سنبل تر

لغت نامه دهخدا

سنبل تر. [ سُم ْ ب ُ ل ِ ت َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از زلف و خط و خال. ( آنندراج ). کنایه از خط جوانان و زلف خوبان. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) :
صد پیل وار خواهدم از زر خشک از آنک
مشک است پیل بالا در سنبل ترش.
خاقانی.

پیشنهاد کاربران

سنبل تر:سنبل خوشبوی ، معطر
( ( خوشه کزو سنبل تر ساخته
سنبله را بر اسد انداخته ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 179 . )

بپرس