سناو

لغت نامه دهخدا

سناو. [ س َ ] ( اِ ) مطلق سونش اعم از طلا و نقره و سونش مس و برنج و امثال آن. ( برهان ) ( آنندراج ). سونش طلا و نقره و برنج و مس و جز آن. ( ناظم الاطباء ). سونش ریزه آهن. ( الفاظ الادویه ). || ( ص ) بسیار که عربان کثیر خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). کثیر. بسیار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مطلق سونش اعم از طلا و نقره و سونش و مس و برنج و امثال آن .

فرهنگ عمید

= سونش

پیشنهاد کاربران

سناو
در زبان کردی ایلامی به معنای حمام کردن در تشت است
واین اسم از زمانی بوده که مردم عموما به علت کمبود آب در تشت می نشستند و حمام می کرده اند.
براده اهن . .

بپرس