سناه

لغت نامه دهخدا

سناه. [ س ِ ] ( ع مص ) سالاسال دادن کسی را چیزی. || سالانه کردن کسی بر کاری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || یک سال بعد یک سال بار آوردن خرمابن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران