سَنْ سیمون، کِلود (۱۷۶۰ـ۱۸۲۵)(Saint-Simon, Claude)
سَنْ سیمون، کِلود
فیلسوف اجتماعی و اقتصاددان فرانسوی. در ۱۷۷۷ وارد ارتش شد و در جنگ استقلال امریکا شرکت کرد. از بنیانگذاران سوسیالیسم بود و پس از شرکت در فعالیت های سیاسی در انقلاب فرانسه، نشریۀ صنعت را منتشر کرد. تجارب انقلابی اش سبب شد از خوش بینی متفکران روشنگری در تحلیل جامعه و تاریخ فاصله بگیرد و به تأملی عمیق تر در پدیده های اجتماعی و اقتصادی بپردازد. سن سیمون نخستین کسی بود که علت زوال حکومت فئودالی و جهان نگری کلیسایی را مبارزات طبقاتی به خاطر منافع اقتصادی دانست. او به شدت به طبقات عاطل و بیکاره که نقشی در تولید اجتماعی نداشتند، تاخت و از ایدۀ برنامه ریزی اجتماعی ناظر بر منافع تهی دستان دفاع کرد. عقاید او را می توان نوعی صنعت گرایی دانست. ملت را باید همچون کارگاه یا موسسۀ صنعتی بزرگی دانست که در آن امتیازات خانوادگی محو می شود اما تفاوت ظرفیت ها باقی می ماند و هر کس به اندازه کار یا سرمایه ای که به جریان انداخته است از منافع آن بهره مند می شود. صنعتگران رهبران حقیقی مردم اند زیرا کار روزمره را اداره می کنند و به خاطر منافع خودشان در توسعۀ مؤسسۀ خود می کوشند و حداکثر رشد را در کار ایجاد می کنند. اما این را نباید مترادف با قدرت سیاسی یا اداری دانست بلکه باید نقش حکومت را از حکومت بر افراد، به ادارۀ اشیا تقلیل داد. اندیشه های سن سیمون بر اوگوست کُنت، مارکس و انگلس تأثیر نهاد. از آثارش: نامه های یک ساکن ژنو به معاصرانش (۱۸۰۲)؛ مقدمه ای بر کارهای علمی قرن نوزدهم (۱۸۰۷)؛ نظام صنعتی (۲۳ـ۱۸۲۰)؛ شرعیات صاحبان صنایع (۱۸۲۳-۱۸۲۴)؛ مسیحیت نو (۱۹۲۵).
سَنْ سیمون، کِلود
فیلسوف اجتماعی و اقتصاددان فرانسوی. در ۱۷۷۷ وارد ارتش شد و در جنگ استقلال امریکا شرکت کرد. از بنیانگذاران سوسیالیسم بود و پس از شرکت در فعالیت های سیاسی در انقلاب فرانسه، نشریۀ صنعت را منتشر کرد. تجارب انقلابی اش سبب شد از خوش بینی متفکران روشنگری در تحلیل جامعه و تاریخ فاصله بگیرد و به تأملی عمیق تر در پدیده های اجتماعی و اقتصادی بپردازد. سن سیمون نخستین کسی بود که علت زوال حکومت فئودالی و جهان نگری کلیسایی را مبارزات طبقاتی به خاطر منافع اقتصادی دانست. او به شدت به طبقات عاطل و بیکاره که نقشی در تولید اجتماعی نداشتند، تاخت و از ایدۀ برنامه ریزی اجتماعی ناظر بر منافع تهی دستان دفاع کرد. عقاید او را می توان نوعی صنعت گرایی دانست. ملت را باید همچون کارگاه یا موسسۀ صنعتی بزرگی دانست که در آن امتیازات خانوادگی محو می شود اما تفاوت ظرفیت ها باقی می ماند و هر کس به اندازه کار یا سرمایه ای که به جریان انداخته است از منافع آن بهره مند می شود. صنعتگران رهبران حقیقی مردم اند زیرا کار روزمره را اداره می کنند و به خاطر منافع خودشان در توسعۀ مؤسسۀ خود می کوشند و حداکثر رشد را در کار ایجاد می کنند. اما این را نباید مترادف با قدرت سیاسی یا اداری دانست بلکه باید نقش حکومت را از حکومت بر افراد، به ادارۀ اشیا تقلیل داد. اندیشه های سن سیمون بر اوگوست کُنت، مارکس و انگلس تأثیر نهاد. از آثارش: نامه های یک ساکن ژنو به معاصرانش (۱۸۰۲)؛ مقدمه ای بر کارهای علمی قرن نوزدهم (۱۸۰۷)؛ نظام صنعتی (۲۳ـ۱۸۲۰)؛ شرعیات صاحبان صنایع (۱۸۲۳-۱۸۲۴)؛ مسیحیت نو (۱۹۲۵).
wikijoo: سن_سیمون،_کلود_(۱۷۶۰ـ۱۸۲۵)