دیکشنری
مترجم
بپرس
سمیق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سمیق. [ س َ ] ( ع اِ ) چوب یوغ که بر گردن گاو نشیند. و هما سمیقان. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک