سمیدع

لغت نامه دهخدا

سمیدع. [ س َ م َ دَ ] ( ع ص ) مهتر بزرگ جوانمرد نرم خوی بسیارخیر. || مرد دلاور. || مرد چالاک در حاجات خود. || ( اِ ) گرگ. || شمشیر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مهتر بزرگ جوانمرد نرم خوی بسیار خیر .

پیشنهاد کاربران

بپرس