سمید

لغت نامه دهخدا

سمید. [ س َ ] ( اِ ) میده سفید و به ذال معجمه افصح است. ( آنندراج ). نان میده. ( مهذب الاسماء ). نان سپید. ( دهار ) : و پس نان سمید پر از ده درم سنگ فروکنند و سی درم سنگ دوغ بر این نان کنند و بنهند تا آغشته شود. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به سمیذ شود.

فرهنگ فارسی

نان میده . نان سپید

پیشنهاد کاربران

#سِمید
آرد سِمید یا نان سمید
بسیاری از شما بر این باورید که این یک واژه ترکی یا ایتالیی از واژه سمولینا است. " در اشتباه هستید"
باهم ریشه این واژه را کنکاش میکنیم :
سمید= س میده = سپید میده = آرد سپیده شیرینی
...
[مشاهده متن کامل]

پارسی باستان = mayda مایدا به گندمی که دو بار اسیاب یا بیخته گردد گویند که کاربرد شیرنی و کلوچه دارد از این رو به کلوچه های گرد که از نان درست میشوند میده نیز گویند .
ایرانیان نخستین کسانی بودند که این آراد را درست کردند و از این رو این واژه در تمام حهان با ریشه پارسی آن بکار میرود.
بسی افسوس که خوالیگر ( اشپز ) های ما بر این باورد که این نام ایتالیایی است ولی این یک نام ایرانی است و ایرانیان در باستان نخستین بار این آراد را درست کرده اند.
ایران باستان : سَمِید samīḏ
عربی: سمیذ
لاتین: simila
انگلیسی: semola
ایتالیایی: semolino
اسپانیایی و پرتغالی: s�mola
Walde, Alois; �Hofmann, Johann Baptist� ( 1954 ) , “simila”, in�Lateinisches etymologisches W�rterbuch� ( in German ) , volume 2, 3rd edition, Heidelberg: Carl Winter, �page 538
🦋🦋🦋🦋🦋🦋
کانال ایران باستان
@iranaryan
🦋🦋🦋🦋🦋🦋

بپرس