دیکشنری
مترجم
بپرس
سموع
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سموع. [ س َ ] ( ع ص ) اذن سموع ؛ گوش شنوا. ج ، سمع. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک