سمهدر

لغت نامه دهخدا

سمهدر. [ س َ م َ دَ ] ( ع ص ) فربه. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب )( آنندراج ). || ( اِ ) نره. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). || ( ص ) شهر فراخ. || زمین دور اطراف بی نشان که راه گم کنند در آن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران