سمنه. [ س ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) دانه ای است سیاه رنگ از نخود کوچکتر و آنرا در خراسان نقل خواجه گویند فربهی آورد و باه را برانگیزد. ( برهان ). گیاهی است که بسبب ستاره های تابستان روید و همواره سبز باشد و داروی فربهی زنان است یا عام است. ( منتهی الارب )( آنندراج ). تخمی است از قسم میوه مثل بادام و پسته و بهندی چرونجی گویند. ( غیاث ) ( آنندراج ). || هر ترکیبی که آدمی را فربه کند و آنرا سمینون گویند. ( برهان ). داروی فربهی. ( برهان ) ( مهذب الاسماء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - کیس الراعی . ۲ - شیرینک . دانه ایست سیاه رنگ از نخود کوچکتر و آنرا در خراسان نقل خواجه گویند فربهی آورد و باه را بر انگیزد .