درتکمیل معنی پیشنهادی برای سمقاور که درنوبت قبل تقدیم وبعنوان معنی پیشنهادی کاربران درج شده شده شاید لازم باشد به اشاره به موارد زیر توجه شود:
سنب همان سم است ، درزبان فارسی وقتی ن وب درکنار هم قرارمی گیرند �م �خوانده می شودوبالعکس �م� درمواردی به �ن وب�تبدیل می شود مانند سنبه وسمه شنبه وشمه و �گنبد� که گمد خوانده می شود وسم دراصل سمج یا سمجک وسنج یا سنجک بوده وبه شکل کنونی درآمده وبرای اطلاعات بیشتر فرهنگ های لغت فرس ودهخدا وبرهان قاطع وناظم الاطباو. . . قابل مراجعه است . این واژه درمعنی سنبیدین درکردی نیز سوراخ کردن است . ( لغت نامه کردی هنبانه ) وبدین مناسبت یکی ازاحتمالات تبدیل یافتگی نام سمقاور می تواند ازترکیب سم گور یا گاور بوجود آمده باشدو ازنظر شکلی همان سنب گورمورداشاره القصص باشد که معجم البلدان آنرا ذات الحوافر ( سنب نشان ) ودرروستای اسفجین یا استجین ازقراء �ونجر� درنزدیکی همدان دانسته است . ونیز موقعیت شکارگاهی سمقاور کمال مطلوب شکاارچیان است واینکه هرچند سمقاور ازنظر تقسیمات کشوری تابع استان مرکزی است ولی ازنظر موقعیت طبیعی ونزدیکی فاصله وارتباطات تاریخی وفرهنگی ازتوابع همدان است ونیز ازنظر موقعیت جغرافیایی وپستی بلندی کاملا مشرف به دشت بهارهمدان و باید گفت که به نوعی ابتدای این دشت است وبرای ایجاد میل هم بعنوان علامت وهم بعنوان یکی ازاجزا آتشکده ها نیز چشم انداز ممتازی درمقاسیه با سایر مراکزجمعیتی منطقه دارد . اشاره می شود که سمقاور محل تقسیم شاخهای از قره چای ست که ازناحیه موسوم به شرا بطرف همدان جاری وشاخه دیگرآن که از پیوستگی آبهای سطحی تفرش ایجاد می شود سرشاخه ای ازآن ازسمقاورآغاز می شود . . که درمنتهی الیه شرقیرشتهای جنوبی کوههای خرقان ساوه به قره چای که نوبران ساوه را طی کرده به هم می پیوندند. . احتمال�سنب گور�بودن سمقاورا تقویت می کند.
... [مشاهده متن کامل]
همانطورکه اشاره شد سمقاورنام رسمی روستاست واین نام درگویش های محلی به اشکال متفاوت :سُوم اوور، ساماوُور ، سیم اوور ، سیماول و. . . خوانده می شود . درتفاوت های خوانش این دوواژه نظریات متعددی قابل طرح ومعانی گوناگونی ازواژه سوم اوور حتی درمطابق با زبانهای باستانی ایران وکردی وگویش های زرتشیان کرمان ( فرهنگ ازگامرون تا تهران ) ویزد قابل برداشت است که تفصیل نیازدارد ودر جمع بندی کلی به مفهوم مورداشاره درباره سمقاور نزدیک است . لذا درباره تبدیل یافتگی فقط به دیدگاه مرحوم استاد باستانی پاریزی اشاره می شود که {چون حرف�واو� دربسیاری ازجاها به�گاف�بَدل شود ، بنابرین کلماتی مثل لوگر وگردیز وفراشوذ وامثال آن می تواند با همین کلمه مربوط باشد، وبسا کلمۀ برج خود نیز –قلعۀ کوچک است_به همین معنا �ورگ� حساب شود . ، ازسیرتا پیاز، ص 400}
با این تعبیر حرف �واو� در�سمو� تبدیل به �ق� که جایگزین �گ� درفارسی است شده است و�سمقاور�یا�سمگاور� دراصل همان �سمواور� است.
سنب همان سم است ، درزبان فارسی وقتی ن وب درکنار هم قرارمی گیرند �م �خوانده می شودوبالعکس �م� درمواردی به �ن وب�تبدیل می شود مانند سنبه وسمه شنبه وشمه و �گنبد� که گمد خوانده می شود وسم دراصل سمج یا سمجک وسنج یا سنجک بوده وبه شکل کنونی درآمده وبرای اطلاعات بیشتر فرهنگ های لغت فرس ودهخدا وبرهان قاطع وناظم الاطباو. . . قابل مراجعه است . این واژه درمعنی سنبیدین درکردی نیز سوراخ کردن است . ( لغت نامه کردی هنبانه ) وبدین مناسبت یکی ازاحتمالات تبدیل یافتگی نام سمقاور می تواند ازترکیب سم گور یا گاور بوجود آمده باشدو ازنظر شکلی همان سنب گورمورداشاره القصص باشد که معجم البلدان آنرا ذات الحوافر ( سنب نشان ) ودرروستای اسفجین یا استجین ازقراء �ونجر� درنزدیکی همدان دانسته است . ونیز موقعیت شکارگاهی سمقاور کمال مطلوب شکاارچیان است واینکه هرچند سمقاور ازنظر تقسیمات کشوری تابع استان مرکزی است ولی ازنظر موقعیت طبیعی ونزدیکی فاصله وارتباطات تاریخی وفرهنگی ازتوابع همدان است ونیز ازنظر موقعیت جغرافیایی وپستی بلندی کاملا مشرف به دشت بهارهمدان و باید گفت که به نوعی ابتدای این دشت است وبرای ایجاد میل هم بعنوان علامت وهم بعنوان یکی ازاجزا آتشکده ها نیز چشم انداز ممتازی درمقاسیه با سایر مراکزجمعیتی منطقه دارد . اشاره می شود که سمقاور محل تقسیم شاخهای از قره چای ست که ازناحیه موسوم به شرا بطرف همدان جاری وشاخه دیگرآن که از پیوستگی آبهای سطحی تفرش ایجاد می شود سرشاخه ای ازآن ازسمقاورآغاز می شود . . که درمنتهی الیه شرقیرشتهای جنوبی کوههای خرقان ساوه به قره چای که نوبران ساوه را طی کرده به هم می پیوندند. . احتمال�سنب گور�بودن سمقاورا تقویت می کند.
... [مشاهده متن کامل]
همانطورکه اشاره شد سمقاورنام رسمی روستاست واین نام درگویش های محلی به اشکال متفاوت :سُوم اوور، ساماوُور ، سیم اوور ، سیماول و. . . خوانده می شود . درتفاوت های خوانش این دوواژه نظریات متعددی قابل طرح ومعانی گوناگونی ازواژه سوم اوور حتی درمطابق با زبانهای باستانی ایران وکردی وگویش های زرتشیان کرمان ( فرهنگ ازگامرون تا تهران ) ویزد قابل برداشت است که تفصیل نیازدارد ودر جمع بندی کلی به مفهوم مورداشاره درباره سمقاور نزدیک است . لذا درباره تبدیل یافتگی فقط به دیدگاه مرحوم استاد باستانی پاریزی اشاره می شود که {چون حرف�واو� دربسیاری ازجاها به�گاف�بَدل شود ، بنابرین کلماتی مثل لوگر وگردیز وفراشوذ وامثال آن می تواند با همین کلمه مربوط باشد، وبسا کلمۀ برج خود نیز –قلعۀ کوچک است_به همین معنا �ورگ� حساب شود . ، ازسیرتا پیاز، ص 400}
با این تعبیر حرف �واو� در�سمو� تبدیل به �ق� که جایگزین �گ� درفارسی است شده است و�سمقاور�یا�سمگاور� دراصل همان �سمواور� است.
سمقاور نام روستایی دراستان مرکزی است که درگویش محلی سُوم اوُوُر خوانده می شود . سُم واژه ایست فارسی ومرکب از سُم اُوُور است وسُم علاوه برمعنی رایج آن یعنی سم ستور دارای معانی زیادی ایست که برجسته ترین
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آن ها به معنی سوراخ یا گودال است که درویشان ومسافرین وچوپانان دربیانها برای اقامت می کنده اند ونیز معنی دخمه را درمعنی خاص آن که محل دفن اموات درزمانهای ( اشکانیان ورواج مهرپرستی ) باستان بوده قابل برداشت است که به جهت احترام به مردگان مقدس شمرده می شده است ( شاهنامه :داستان رستم وسهراب :به مقاله استاد شفعی کدکنییکی دخمه کردش زسم ستور مراجعه شود ) ودرطول زمان بعدها درزمان زرتشتیان نقش معابد را بخودگرفته است . واور نیز معانی مختلفی دارد که برجسته ترین معنی آن قلعه ودژاست . ونیز با توجه به وجودحرف �ق� درواژه سمقاور وجایگزینی آن درعربی بجای حرف� گ�درواژه سمقاور واژه �اور �می تواند خاصه شده واژه �گور�بمعنی گورخر ویا به معنی عام اسب وگورخروامثال آن باشد . درکتاب القصص مربوط به قرن چهارم هجری ازنویسنده ناشناس ودرداستانی مربوط به شاپور وشکار گورخر وساختن میلی ازسم گور درروستایی بنام سنب گور ازمحال همدان نقل شده ویاقوت حموی درمعجم البلدان مربوط به قرن هفتم هجری ازاین میل یاد کرده وروستای سنب گور را ازقراء قریه �ونجر�درناحیه همدان ذکرکرده است . همچنین با توجه به تعبیری که از معنی دخمه به مفهوم معبد می توان برداشت کردودرترگیب با �ور� رواج آئین داوری ایزدی که معروف به �ور� است می توان معنی سمقاوررا را به مفهوم �معبد یا سوگند گاه ور� ونیز �سکونتگاه زیرزمینی گوران� درمعنی زرتشتیان ویا سکونتگاه گوشه قلعه یا دژیا قلعه نوشیدنی مقدس هوم ( سانسکریت سوم ) یا فقاع معنی کرد . که بهرحال نشانی ازقدمت این این روستا وارتباط آن با مکانهای مقدس درآن زمان دارد واین تعبیر با سایراسامی مصطلح مکانهایی ازاین روستا ازجمله با نام �کوکله� به معنی محل سرود که خاص معابد زرتشتی است ونیز چغاناور که این نام نیز با غنا وسرود وآلات موسیقی پیونددارد ومرحوم دهگان درکتاب تاریخ اراک احتمال داده که شاید همان سمقاورباشد تطبیق دارد . موضوع بحث مفصل است وباتلخیص اشاره شد.