سمعی
/sam~i/
مترادف سمعی: شنیداری
متضاد سمعی: بصری، دیداری
برابر پارسی: شنیداری
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
سخنگو، سمعی، شنودی، وابسته به شنوایی یا صوت
سمعی، سامعه، مربوط بشنوایی یا سامعه
سمعی، گوشی، وابسته بشنوایی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید