سمسول ورزیدن. [ س َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) بیشرمی کردن. شوخی کردن. ( فرهنگ فارسی معین ) : تا به پنج رسید [ شربت شراب ] نشاط در ایشان آمد و رقص و کچول آغازیدند و لور و سمسول ورزیدند. ( راحة الصدور راوندی ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) شوخی کردن بیشرمی کردن : رقص و کچول آغازیدند و لور و سمسول ورزیدند .