سمحه

لغت نامه دهخدا

( سمحة ) سمحة. [ س َ ح َ ] ( ع ص ) زن جوانمرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِ ) کمان. ( منتهی الارب ). || ( مص ) یکبار جوانمردی نمودن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

زن جوانمرد . یا کمان

پیشنهاد کاربران

بپرس