سماکار. [ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) سبوکش میخانه را گویند، یعنی خدمتکار شرابخانه. ( برهان ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). || مطلق خدمتکار. ( برهان ) ( فرهنگ رشیدی ) : زهره ای و مشتری خریدارت آفتاب و قمر سماکارت.سراج الدین ( از انجمن آرا ).رجوع به سماکاره شود.