سماوی

/samAvi/

مترادف سماوی: آسمانی، سمایی، سپهری، فلکی، هوایی

متضاد سماوی: ارضی

برابر پارسی: سپهری

معنی انگلیسی:
celestial, ethereal, heavenly

لغت نامه دهخدا

سماوی. [ س َ ] ( ص نسبی ) منسوب که آسمان باشد. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
تن زمینی است میارایش و بفگن بزمین
جان سماویست بیاموزش و بربر بسماش.
ناصرخسرو.
و در این زمان دعوی هیچ آفتی از سماوی و ارضی نکنیم. ( تاریخ قم ص 157 ). || کبود و لاجوردی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

سمائی، منسوب به سمائ، آسمانی
( صفت ) منسوب به سمائ آسمانی .

فرهنگ معین

(سَ ) [ ع . ] (ص . ) آسمانی .

فرهنگ عمید

۱. آسمانی.
۲. [قدیمی، مجاز] خداوندی.

جدول کلمات

آسمانی

مترادف ها

heavenly (صفت)
علوی، آسمانی، سماوی، روحانی، بهشتی

celestial (صفت)
علوی، آسمانی، سماوی، الهی، فلکی

ethereal (صفت)
علوی، رقیق، نازک، آسمانی، سماوی، روحانی، اثیری، اتری

فارسی به عربی

سماوی

پیشنهاد کاربران

بپرس