سماوات سبع

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

آسمان های هفتگانه بصورت طبقه بر طبقه یا به شکل محیط و محاط بر همدیگر وجود ندارند طوریکه در مرکز مشترک آنها یک کره زمین در سر جای خود ثابت و ساکن قرار داشته باشد مثل هفت آسمان ارسطو . آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست به یک سهم مساوی با هم و در طول هم و پشت سر همدیگر از حق به ظهور رسیدن و پیدایش و کثرت و تجربه و سپری نمودن زندگی های کلی و جزئیاتی دنیوی خاص و ویژه خویش بر خوردارند و در ظهورات متوالی همیشه یکی از آنها بطور واقعی، شهودی، عینی و تجربی پدیدار میشود و به کثرت و فعلیت میرسد و شش آسمان و زمین دیگر را به شکل شش امکان بالقوه کلی در باطن خود بهمراه دارد. امکانات بالقوه کلی و جزئی از جنس طرح و برنامه می باشند و با خمیر مایه ساختاری واقعیت هیچگونه عمل و عکس العمل متقابل ندارند و لذا تا زمانیکه در عمل پیاده نشوند و به فعلیت نرسند و به ظاهر واقعیت نفوذ پیدا نکنند، ثابت و ساکن اند و مشمول حال تغییر و تحول و گذر زمان نمی باشند. وجود این شش عالم یا دنیای امکانی به کمک حواس و تجربه غیر قابل دریافت و درک می باشد بلکه فقط به کمک قوای ادراکی فهم و عقل و شناخت ابعاد دهگانه خود به عنوان یک فرد انسانی. کلیه کهکشان ها و اجزای تشکیل دهنده آنها به این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین تعلق دارند و نه به شش عالم یا دنیای دیگر. هر کدام از هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست، دارای عالم یا حالت برزخ خاص و ویژه خویش می باشند. لذا تصویر دینی به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》 حقیقت ندارد . در طول این سفر دایره وار مقطعی، نزولی و صعودی بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی همیشه بطور همزمان و ادغام در هم هفت عالم برزخ به شکل یک عالم بزرگ غیبی وجود دارد و پایان هرکدام از آنها برای هر کدام از افراد انسانی درون هر کدام از آنها همیشه مصادف است با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در دنیای خاص و ویژه خویش در مداری برتر و کمال یافته تر ازقبل و این عالم بزرگ غیبی ( یعنی هفت عالم برزخ ادغام در هم ) در طول این سفر حائل بین مبدء و معاد می باشد. اینکه در حکمت قرآنی اشاره شده که اندازه بهشت به وسعت آسمان های هفتگانه میباشد به این معناست که ما افراد انسانی بهمراه کلیه موجودات زنده و غیر زنده در لحظه جاودانه حال در بهشت و در پیشگاه خداوند متعال بسر می بریم و نه در بیرون از بهشت و نه در خارج از درگاه بیکران خدا. اما این بهشت در حالت آفرینش اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین نمی باشد بلکه فقط در یکی از مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی یکی نهایت نقصان و امکان اخس و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در طول سفر با هدف بازگشت به همان آفرینش اولیه و نه با هدف حضور انسان در دادگاه عدل الهی بر اساس حکمت های موسائی و ایسائی و محمّدی. طول زمانی این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی بین دو بهشت برین متوالی در ادوار فراوان ( به تعداد حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول ) همیشه مساوی خواهد بود با معکوس زمان پلانک در علم فیزیک یعنی ۱۰ بتوان ۴۳ ثانیه. این زمان را میتوان به کمک یک ماشین حساب مناسب به روش زیر به سال تبدیل نمود : ۱۰ بتوان ۴۳ تقسیم بر ۶۰ ( تبدیل به دقیقه ) و دوباره تقسیم بر ۶۰ ( تبدیل به ساعت ) و سپس تقسیم بر ۲۴ ( تبدیل به شبانه روز ) و سرانجام تقسیم بر ۳۶۵ ( تبدیل به سال شمسی و نه قمری ) . تخمین و محاسبه و تعیین طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان ( طول عمر این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست ) یعنی فاصله زمانی بین وقوع دو مهبانگ متوالی در حال حاضر توسط برجسته ترین منجمین یا اختر شناسان و کیهان شناسان محال و غیر ممکن می باشد، اما در آینده امکان پذیر خواهد شد، تا آن زمان میتوان به عنوان پیش فرضِ تقریبا یقینی و مطمئن، طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان را مساوی دانست با مقدار عددی سرعت نور ( یعنی بدون پسوند کیلومتر بر ثانیه ) در خلاء بتوان ۲ باضافه پسوند سال یعنی ۹۰ میلیارد سال. حال از طریق تقسیم زمان سفر بر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان، میتوان با یک محاسبه ساده تعداد حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول، تعداد وقوع مهبانگ های متوالی ، تعداد مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین مبدء و معاد را تعیین نمود. برای محاسبه و تعیین زندگی های دنیوی فرد خود و این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، باید نتیجه را دوباره بر عدد ۷ تقسیم نمود.
...
[مشاهده متن کامل]

فهم و درک خدای حقیقی و واقعی از خود به کمک حواس، فهم و عقل افراد انسانی در کلیه اعصار گذشته و حال و آینده همیشه محدود و نسبی و مشمول حال تکامل بوده و می باشد، اما به کمک حواس و فهم و عقل بیکران خویش جاودانه در نهایت کمال ایده آل مطلق است یعنی خودآگاه و آگاه مطلق به همه چیز و همه کس. این روند و تصویر و محاسبه برای محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار بطور مطلقا یکسان و برابر می باشد.

بپرس