لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع سمائ آسمانها .
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
دااتخختنحتمححتت
سماوات به معنای آسمان ها که هفت تا می باشند ؛ یکی ظاهری ؛ آفاقی ؛ واقعی ؛ عینی ؛ شهودی و تجربی و شش تا باطنی ؛ انفسی ؛ محض و غیبی و غیر تجربی در خاک هستی یا وجود انسان که میتوان آنرا منظومه شمسی انسان نامید که خورشید مرکزی آن خویشتن هرکدام از افراد انسانی می باشد .
بطوری که اهل لغت گفته اند کلمه ( سمأ ) به معنای هر چیزی است که بر بالای سر ما قرار گرفته باشد،
پس ( سماوات ) عبارتند از طبقاتی از خلق جسمانی و مشهود که بر بالای کره زمین ما واقع شده ، و بر آن احاطه دارند، و احاطه داشتنش بدین جهت است که زمین کروی شکل است . ( ترجمه المیزان )
پس ( سماوات ) عبارتند از طبقاتی از خلق جسمانی و مشهود که بر بالای کره زمین ما واقع شده ، و بر آن احاطه دارند، و احاطه داشتنش بدین جهت است که زمین کروی شکل است . ( ترجمه المیزان )
سماوات:آسمان ها سماء:آسمان
اسمان
آسمان ها