سماوات

/samAvAt/

برابر پارسی: آسمان ها

لغت نامه دهخدا

سماوات. [ س َ ] ( ع اِ ) ج ِ سماء،آسمان. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آسمانها، جمع سمائ، سموات جمع گویند
( اسم ) جمع سمائ آسمانها .

فرهنگ عمید

= سما

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَمَاوَاتٍ: آسمانها
ریشه کلمه:
سمو (۴۹۳ بار)

پیشنهاد کاربران

دااتخختنحتمححتت
سماوات به معنای آسمان ها که هفت تا می باشند ؛ یکی ظاهری ؛ آفاقی ؛ واقعی ؛ عینی ؛ شهودی و تجربی و شش تا باطنی ؛ انفسی ؛ محض و غیبی و غیر تجربی در خاک هستی یا وجود انسان که میتوان آنرا منظومه شمسی انسان نامید که خورشید مرکزی آن خویشتن هرکدام از افراد انسانی می باشد .
بطوری که اهل لغت گفته اند کلمه ( سمأ ) به معنای هر چیزی است که بر بالای سر ما قرار گرفته باشد،
پس ( سماوات ) عبارتند از طبقاتی از خلق جسمانی و مشهود که بر بالای کره زمین ما واقع شده ، و بر آن احاطه دارند، و احاطه داشتنش بدین جهت است که زمین کروی شکل است . ( ترجمه المیزان )
سماوات:آسمان ها سماء:آسمان
اسمان
آسمان ها

بپرس