سمانجونی.[ س َ ] ( معرب ، اِ ) صفیر. || ( ص نسبی ) یاقوت کبود. ( ناظم الاطباء ): السمنجونی و الاسمانسجونی ؛ آنچه برنگ آسمان باشد. ( اقرب الموارد ). آسمان گونی.