دیکشنری
مترجم
بپرس
سماقی
معنی انگلیسی
:
tanned with sumac
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سماقی. [ س ُ / س ُم ْ ما ] ( ص نسبی ) سماق فروش.( ناظم الاطباء ). آنکه شغل سماق فروشی دارد. سماقیه.
فرهنگ فارسی
سماق فروش . آنکه شغل سماق فروشی دارد .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها