سم الخیاط

لغت نامه دهخدا

سم الخیاط. [ س َم ْ مُل ْ ] ( ع اِ مرکب ) سوراخ سوزن. رجوع به سم شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) سوراخ سوزن : هر کجا باشد شه مارابساط هست صحرا اگربود سم الخیاط . ( مثنوی )
سوراخ سوزن

فرهنگ عمید

سوراخ سوزن.

پیشنهاد کاربران

وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّی یَلِجَ الْجَمَلُ فی‏ سَمِّ الْخِیاطِ
این تعبیر شبیه تجربه برگشت روح وورود به بدن "مغمی علیه" ( اغماء - بی هوشی ) هست.
با درد شدید همراهی دارد.
به
NDE
روزنه
سُراخ
رجوع کنید.
سوراخ سوزن خیاط ( به مثابه تنگی راه حق )
راه حق تنگ است چون سم الخیاط
ما مثال رشته یکتا می رویم
( مثنوی )
سم الخیاط سوراخ باریک سوزن را گویند که در اینجا باریکی سوراخ مد نظر است .

بپرس