سلیمان وار. [ س ُ ل َ / ل ِ ] ( ص مرکب ) چون سلیمان. مانند سلیمان : چو گفت این قصه بیرون رفت چون بادسلیمان وار با جمعی پریزاد.نظامی.چو گل سوار شود بر هوا سلیمان وارسحر که مرغ درآید بنغمه ٔداوود.حافظ.