سلیقون

لغت نامه دهخدا

سلیقون. [ س َ ] ( معرب ، اِ ) بلغت رومی سرنج را گویند و آن رنگی است که نقاشان بکار برند. ( برهان ) ( آنندراج ). سریقون. ( ناظم الاطباء ). اسرنج ، سرنج ، زرگون ،زرقون ، سندوقس ، اسرب محروق. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) اکسید ملحی سرب یعنی مخلوطی است از پر اکسید سرب و اکسید دو ظرفیتی سرب که دارای رنگ قرمزخوشرنگی است و در نقاشی مورد استفاده قرارگیرد سالیقون ساریقون آذرگون .
بلغت رومی سرنج را گویند و آن رنگی است که نقاشان بکار برند .

پیشنهاد کاربران

بپرس