سلیط

لغت نامه دهخدا

سلیط. [ س َ ] ( معرب ، اِ )بلغت یونانی روغن زیتون را گویند. ( برهان ). روغن زیتون و روغن کنجد و هر روغن که از حبوب گیرند. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). رجوع به تحفه حکیم مؤمن شود. || ( ع ص ) تیز وتند از هر چیزی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || درشت. || زبان دراز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مدح است برای مرد و ذم است برای زن. ( ناظم الاطباء ). || مرد زبان دراز و فصیح. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). مرد فصیح. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

فصیح، تیززبان، بان دراز، مدح برای زن ومرد
( اسم ) روغنی که از حبوب گیرند مانند روغن زیتون و روغن کنجد .

فرهنگ معین

(سَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - فصیح ، تیززبان . ۲ - تیز و تند از هر چیز.

پیشنهاد کاربران

بپرس