لغت نامه دهخدا
سلکی. [ س ُ کا ] ( ع ص ، اِ ) نیزه راست مقابل روی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || کار درست و راست. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). فی المثل : سلکی و لیست بمخلوجة؛ یعنی راست است نه کج. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
نیز. راست مقابل روی . یا کار درست و راست .