سلنج
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) کسی که لب بالایین یا لب زیرین او چاک داشته باشد لب شکری .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
سلنج[ ۱] [ ۲] [ نیازمند منبع] ، ( نام علمی: Cornulaca aucheri ) گیاهی است سراسر خاردار شورپسند از تیره تاج خروسیان.
این گیاه با شاخه های پرخار به صورت تیغهای مثلثی مورد تعلیف شتر قرار می گیرد و در ماسه ریگزارهای بیابانها رشد می کند و مقداری تلخی با طعم شوری دارد.
رویشگاه آن عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، عمان، عراق، ایران، پاکستان و افغانستان است. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین گیاه با شاخه های پرخار به صورت تیغهای مثلثی مورد تعلیف شتر قرار می گیرد و در ماسه ریگزارهای بیابانها رشد می کند و مقداری تلخی با طعم شوری دارد.
رویشگاه آن عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، عمان، عراق، ایران، پاکستان و افغانستان است. [ ۳]
wiki: سلنج
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید