سلطه مذکر

پیشنهاد کاربران

سلطه مذکر کتابی است از پی یر بوردیو که در سال ۱۹۹۸ توسط انتشارات سوی در مجموعه لیبر منتشر شد.
کتاب «سلطه مذکر» به سلطه مذکر بر مؤنث اشاره می کند و چگونگی به وجود آمدن این سلطه را نشان می دهد. بوردیو معتقد است این سلطه به نوعی از جانب مردان و زنان بازتولید می شود. از نظر او، سلطه گران ( اعم از گروه های اجتماعی، قومیت ها یا جنسیت ها ) ارزش های خود را بر سلطه پذیران ( که با پذیرش سلطه به عوامل سلطه بر خود تبدیل می شوند ) تحمیل می کنند. او با تکیه بر این نکته اهرم های سلطه مردان بر زنان را تحلیل می کند. بوردیو تحلیلی جامعه شناختی از روابط اجتماعی بین دو جنس ارائه می دهد که در پی تبیین علل تداوم سلطه مردان بر زنان، در تمامی جوامع بشری است. این کتاب به طور خاص بر اساس یک مطالعه انسان شناختی از جامعه بربر در قبیله کابیلی الجزایر است. بوردیو در سال ۱۹۹۰ نخستین بار مفهوم جامعه شناختی نظم جنسیتی را مطرح کرد و سال ها بعد در اثر حاضر آن را بازنویسی و تکمیل کرد. او در این اثر رویکرد جدیدی به نظریه پردازی و پژوهش دربارهٔ نابرابری جنسیتی دارد. بوردیو نابرابری جنسیتی را مصداق پارادوکس دوکسا می داند و برای توجیه کلیت ظاهری این تفاوت های جنسیتی، دانشمندان علوم اجتماعی را به شناخت سازوکارهای تاریخیِ تاریخ زدایی و جاودانه سازی تفاوت جنسی فرا می خواند. از نظر او، عاملان اجتماعی طی فرایندی دوگانه دیدگاه مذکر را در مردان و زنان نهادینه می کنند و مردان را سوژه و زنان را اُبژه می سازند و سپس زنان را به اتخاذ سبک زنانه و مردان را به اتخاذ سبک مردانه سوق می دهند؛ درنتیجه، تفاوت های جنسیتی و تبعات آنها را طبیعی می سازند. به عبارت دیگر، نظم جنسیتی برساخته ای فرهنگی و دلبخواهانه است. سلطه مذکر به عنوان عادت واره ای درک می شود که به زنان و مردان نقش از پیش تعیین شده ای می دهد. بوردیو طی این پژوهش به جنبه های بدنی طبقات و گروه ها می پردازد و وجود سرمایه بدنی یا اروتیک را در کانون تحلیل خودش قرار نمی دهد. سلطه مذکر تصویری از گذشته جوامع اروپایی معاصر است. بوردیو در این اثر درصدد نمایش ناخودآگاه جمعی است، ناخودآگاهی که بر جلوه های مدرن و پیشامدرن نظم جنسیتی جوامع مدیترانه ای تأکید دارد. او، در ادامه، به بحث درباره جامعه معاصر اروپا و جامعه کابیلی در قبل از سرمایه داری می پردازد. برای او پرسش این بود که مردان و زنان چگونه در یک تحول تاریخی زندگی می کنند. پرسشی که بوردیو در مورد جامعه بربر در قبیله کابیلی داشت این بود که چگونه می توان شرایط اکتساب عادت واره اقتصاد سرمایه داری را در میان مردمی درک کرد که در یک عالم ماقبل سرمایه داری زندگی می کردند. او معتقد است که سلطه مذکر ریشه در ناخودآگاه جمعی ما دارد و هرگز نمی توان آن را دید. سلطه مذکر را، چنان که از آن انتظار می رود، به سختی می توان به چالش کشید. امروزه بیش از هر زمان دیگری حل و فصل و بررسی ساختارهای نمادین ناخودآگاه مردمحور مردان و زنانی شبیه به مردان و زنان جامعه کابیلی دشوار است. از نظر بوردیو، صفت «مردانه»، که دارا بودن جوهره «مردی» و «قدرت مردی» و به قولی، واقعیت «مردی» را می رساند و جنبه ای اخلاقی دارد و، در عین حال، از قوه مردانگی جسمی جدایی ناپذیر است، با صفت «مذکر»، که جنبه ای زیستی دارد، از اساس تفاوت دارد. به عقیده بوردیو، مناسک تشرف باعث شکل گیری نوعی عادت واره است که به سلطه مذکر تداوم می بخشد. پسران در اوان کودکی، از مادران خود جدا می شوند و به جهانی وارد می شوند که مفهوم شرف در آن برای پسران نقشی محوری دارد. در چنین جهانی، فضای عمومی در سلطه مردان و فضای خصوصی ( خانه ) متعلق به زنان است. این اثر بوردیو فهمی بین فرهنگی از سلطه مردان ارائه می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

سلطه مذکر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/سلطه_مذکر

بپرس