سلطنت کردن. [ س َطَ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پادشاهی کردن : هر سلطنت که خواهی میکن که دلپذیری در دست خوبرویان دولت بود اسیری.سعدی.
شهریاری کردن ؛ فرمانروایی کردن. سلطنت کردن :چرا رومیان شهریاری کنندبدشت سواران سواری کنند. فردوسی.be on the throne+ عکس و لینک