سلطنت ران

لغت نامه دهخدا

سلطنت ران. [ س َ طَ ن َ ] ( نف مرکب ) پادشاه. ( آنندراج ) ( بهار عجم ). سلطنت راننده.آنکه پادشاهی کند. ( فرهنگ فارسی معین ) :
یکی سلطنت ران و صاحب شکوه
فرو خواست رفت آفتابش بکوه.
سعدی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه پادشاهی کند سلطان پادشاه .

پیشنهاد کاربران

بپرس