سلطانا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
سلط (۳۹ بار)

«سلطان» در اصل، از مادّه «سَلاطة» (بر وزن مقاله) به معنای قدرت بر مقهور ساختن دیگری، گرفته شده است. کلمه «سلطان» معنای اسم مصدری را دارد و به هر گونه «تسلط» اطلاق می شود، و به همین جهت به «دلیل» که باعث تسلط انسان بر دیگری است نیز «سلطان» گفته می شود.
و گاهی به صاحبان قدرت نیز «سلطان» گفته می شود; ولی در سوره «نساء»، «سلطان» به همان معنای دلیل و حجت است.
و از آنجا که دلیل و برهان، باعث پیروزی می شود، گاهی به آن «سلطان» گفته می شود. و در سوره «انعام» به همین معناست یعنی هیچ گونه دلیلی بر اجازه پرستش بت ها وجود ندارد و این در حقیقت مطلبی بود که هیچ بت پرستی نمی توانست آن را انکار کند; زیرا چنین دستوری باید از طریق عقل یا وحی و نبوت اعلام شود و هیچ یک از این دو وجود ندارد.
اما «سلطان» در سوره «یونس» از کلمه «دلیل»، هم پرمعناتر، و هم رساتر است; زیرا دلیل به معنای راهنما است، اما سلطان به معنای چیزی است که انسان را بر طرف مقابل مسلّط می سازد، و متناسب موارد بحث و مجادله و گفتگو، و اشاره به دلیل کوبنده است. «سُلْطان» که به معنای تسلط است، گاهی در سلطه ظاهری و زمانی در سلطه منطقی به کار می رود. سلطه ای که مخالف را در بن بست قرار دهد، به گونه ای که هیچ راهی برای فرار نیابد!
به نظر می رسد «سلطان» در سوره «هود» در همان معنای دوم به کار رفته، و آیات، اشاره به معجزات روشن موسی است (مفسران احتمالات دیگری نیز درباره این دو کلمه داده اند).

پیشنهاد کاربران

بپرس