سلطان محمد تبریزی، این هنرمند ارزنده مشرق زمین، از جمله چهره های برجسته آی است که با خلق آثاری نامیرا در هنر مینیاتور و تاثیر شگرفی که بر دیگر هنرمندان و هنرنگارگری بر جای گذاشته، نامی جاویدان یافته است. وی که از سیماهای درخشان مکتب تبریز به شمار می رود، در آن دوران، شاگردان توانمندی را تربیت کرد و آنها نیز مکتب تبریز را به اوج رساندند.
... [مشاهده متن کامل]
»آوازه هنری سلطان محمد، در آثار کسانی چون »ف. مارتین« »ف. شولتز«، »ای. کونل«، »آ. بلوشه«، »ق. آرنولد«، »ب. پ. دینکه« و غیره انتشار یافته و مابین سال های 80 ـ 1950 در آثار تحقیقی و جهانی بزرگانی چون »ای. شوکین«، »ب. گری«، »ب. روبینسون«، »ک. س. بلچ«، »ب، ویمارن«، »ا. ق. قاضی اوف«، »ق. ا. پوقاچنکووا«، »آ. ایوانف« و سایرین منعکس شده است«. ( 1 )
قبل از آن که با این هنرمند نامدار و آثار ماندگارش آشنا شویم، لازم است که درباره مکتب تبریز، اطلاعات مختصری داشته باشیم. مهدی حسینی در این زمینه می نویسد:
»مکتب تبریز که پایه های بنیادین نگارگری دوره صفوی را رقم می زند و برای این که با مکتب ایلخانان ( سده هشتم هجری ) اشتباه نشود، اصطلاحاً »مکتب تبریز: دوره دوم« نیز به آن گفته می شود این دوره مقارن است با اوایل قرن دهم هجری ( شانزدهم میلادی ) و سلطنت شاه اسماعیل اول ( 930 ـ 907 هـ . ق )
ویژگی نقاشی مکتب تبریز ( دوره دوم ) تحرک و پویائی فضا و ترکیب بندی، درخشش، تلالو و شفافیت رنگ و همچنین نور درخشانی است که سرتاسر نگاره ها را در خود فرو برده است شاه طهماسب صفوی، که علاوه بر کشورداری، انسان فرهیخته و دارای ذوق هنری بود و خوشنویسی و نگارگری می کرد متولی بسیاری از فعالیت های هنری در این مقطع از تاریخ پر فیض نگارگری ایران است.
شاهنامه شاه طهماسبی، که شاخص نگارگری در دوره صفویه است، با 258 تصویر، متعلق به همین دوره است. این شاهنامه سترگ ( اگر چه آغازش در سال 928 هجری، در دوره شاه اسماعیل اول، بنیان گرفته بود ) در سه مرحله به انجام رسید مرحله اول به سرپرستی سلطان محمد نقاش تبریزی، مرحله دوم به سرپرستی میر منصور و مرحله سوم به سرپرستی آقا میرک بود این مدیران هنری، علاوه بر برنامه ریزی، نظارت و هدایت نگارگران و هنرمندان، اجرای بسیاری از نگاره ها را نیز بر عهده داشتند نگاره »بارگاه کیومرث«، »هوشنگ دیو سیاه را می کشد«. و . . . . اثر سلطان محمد »کابوس ضحاک«، »رستم و رخش« و . . . اثر میر مصور و همچنین نگاره های »رستم و کیقباد«، »فریدون در کسوت اژدها پسران را می آزماید« و . . . اثر آقا میرک از شاخصه های این مجموعه بسیار نفیس اند از دیگر نگارگران این مجموعه می توان از میرزا علی ( پسر سلطان محمد نقاش ) میر سید علی ( پسر میر مصور ) دوست محمد، مظفر علی و . . . نام برد. « ( 2 )
ابوالعلاء سودآور، پیشینه این مکتب را به عصر آق قویونلوها برده و با مکتب هرات این چنین مقایسه می کند:
»از آن جا که شاه اسماعیل، سلسله های آق قویونلو را در غرب و نواده های تیمور را در شرق کشور شکست داده بود، وارث دو سنت بزرگ نگارگری و خوشنویسی به شمار می آمد. مکتب نگارگری ترکمانان تبریز، به هنگام فرمانروائی سلطان یعقوب آق قویونلو و نیز مکتب هرات در زمان سلطنت سلطان حسین »بایقرا« به اوج خود رسیده بودند مشخصه نگارگری ترکمان، ترکیب بندی پر تحرک و رنگ های پر تلالو بود در حالی که مشخصه نگارگری مکتب هرات ترکیب بندی های حساب شده و متوازن به همراه رنگ های ملایم است نگارگران و خوشنویسان از هر دو سوی مملکت، برخی ازهرات به سرپرستی کمال الدین بهزاد، و برخی از مکتب تبریز به رهبری سلطان محمد تمام نیروهایشان را با یکدیگر هماهنگ ساختند، تا مهم ترین اثر مصور نگارگری ایران »شاهنامه شاه طهماسبی« را به وجود آورند برای آفرینش این اثر بی نظیر شیوه های شرقی و غربی نگارگری ایران ( هرات و تبریز ) با هم ترکیب شده بودند تا مکتب با عظمت نگارگری صفوی را رقم زنند. کتابخانه سلطنتی صفوی ( در تبریز ) با کنار هم قرار دادن منحصر به فردترین استعدادها، قالب متشخص آفرینش اثر هنرمندی، نه تنها در نگارگری و کتابت، بلکه در صنایع دستی سنتی نظیر بافندگی، فرش و قلمزنی را فراهم آورد افزون بر این بر فعالیت سایر کتابخانه های سلطنتی رقیب، نظیر دربار عثمانی در ترکیه و مکتب مغولی در هند، تاثیر شگرفی به جا گذاشت. « ( 3 )
کریم کریم اوف نیز در اثر ارجدارش »سلطان محمد و مکتب هنری تبریز« می نویسد:
». . . در پیشرفت صنعت کتاب و مینیاتورهای شاهکار موجود در آن ها و ترقی نقاشی قرون و سلطان مشرق زمین، جهات و اهدافی در تعیین مرحله ای خاص شکل گرفتند. »ف. شولتز« محقق آلمانی که این دوره را اوج شکوفائی مکتب تبریز می داند، آن را »مکتب مادر« نام می نهد چرا که نقش اساسی و مهم در شکل گیری یک سری از مکتب های نقاشی و در پیشرفت مینیاتور سرزمین های خاورمیانه داشته است.
بدون کمرنگ شدن موقتی نقش اساسی و اولیه مکتب تبریز در قرن پانزده که از وابستگی به شرایط پدید آمده سیاسی اجتماعی و اقتصادی نشات می گرفت، آن مکتب باز هم همچون مکتب مهم مینیاتوری و پایتخت بزرگ اجتماعی، اهمیت و اقتدار خویش را حفظ کرده بود در قرن پانزده، تعداد زیادی از نقاشان و هنرمندان صنعت کتاب آذربایجان جلب پایتخت تیموریان ـ هرات می شدند و در آنجا وظایف رهبری را بر عهده گرفته و بر اساس سفارشات خصوصی شاه کار می کردند کسانی چون پیر سید احمد ( تبریزی ) ، خواجه علی مصور، قوام الدین، قیاس الدین و . . .
خطاط، عالم و شاعر مشهور آذربایجان، جعفر تبریزی، سال های متمادی ریاست کتابخانه دربار »بایسنقر« را بر عهده گرفته بود پیر سید احمد، معلم واستاد کمال الدین بهزاد، نقاش بزرگ مشرق زمین بودند همه این اسناد و دلایل دیگر ثابت می کند که تبریز در این دوره نیز پایتخت عظیم تمدن بوده و سمرقند را در دوران تیمور و هرات را در دوره بایسنقر و شاهرخ، با اساتید مجرب خویش تامین می نمود.
در قرن پانزده تحت تاثیر مکتب هنری تبریز، مکتب های مینیاتور دیگر شهرهای آذربای . . .
... [مشاهده متن کامل]
»آوازه هنری سلطان محمد، در آثار کسانی چون »ف. مارتین« »ف. شولتز«، »ای. کونل«، »آ. بلوشه«، »ق. آرنولد«، »ب. پ. دینکه« و غیره انتشار یافته و مابین سال های 80 ـ 1950 در آثار تحقیقی و جهانی بزرگانی چون »ای. شوکین«، »ب. گری«، »ب. روبینسون«، »ک. س. بلچ«، »ب، ویمارن«، »ا. ق. قاضی اوف«، »ق. ا. پوقاچنکووا«، »آ. ایوانف« و سایرین منعکس شده است«. ( 1 )
قبل از آن که با این هنرمند نامدار و آثار ماندگارش آشنا شویم، لازم است که درباره مکتب تبریز، اطلاعات مختصری داشته باشیم. مهدی حسینی در این زمینه می نویسد:
»مکتب تبریز که پایه های بنیادین نگارگری دوره صفوی را رقم می زند و برای این که با مکتب ایلخانان ( سده هشتم هجری ) اشتباه نشود، اصطلاحاً »مکتب تبریز: دوره دوم« نیز به آن گفته می شود این دوره مقارن است با اوایل قرن دهم هجری ( شانزدهم میلادی ) و سلطنت شاه اسماعیل اول ( 930 ـ 907 هـ . ق )
ویژگی نقاشی مکتب تبریز ( دوره دوم ) تحرک و پویائی فضا و ترکیب بندی، درخشش، تلالو و شفافیت رنگ و همچنین نور درخشانی است که سرتاسر نگاره ها را در خود فرو برده است شاه طهماسب صفوی، که علاوه بر کشورداری، انسان فرهیخته و دارای ذوق هنری بود و خوشنویسی و نگارگری می کرد متولی بسیاری از فعالیت های هنری در این مقطع از تاریخ پر فیض نگارگری ایران است.
شاهنامه شاه طهماسبی، که شاخص نگارگری در دوره صفویه است، با 258 تصویر، متعلق به همین دوره است. این شاهنامه سترگ ( اگر چه آغازش در سال 928 هجری، در دوره شاه اسماعیل اول، بنیان گرفته بود ) در سه مرحله به انجام رسید مرحله اول به سرپرستی سلطان محمد نقاش تبریزی، مرحله دوم به سرپرستی میر منصور و مرحله سوم به سرپرستی آقا میرک بود این مدیران هنری، علاوه بر برنامه ریزی، نظارت و هدایت نگارگران و هنرمندان، اجرای بسیاری از نگاره ها را نیز بر عهده داشتند نگاره »بارگاه کیومرث«، »هوشنگ دیو سیاه را می کشد«. و . . . . اثر سلطان محمد »کابوس ضحاک«، »رستم و رخش« و . . . اثر میر مصور و همچنین نگاره های »رستم و کیقباد«، »فریدون در کسوت اژدها پسران را می آزماید« و . . . اثر آقا میرک از شاخصه های این مجموعه بسیار نفیس اند از دیگر نگارگران این مجموعه می توان از میرزا علی ( پسر سلطان محمد نقاش ) میر سید علی ( پسر میر مصور ) دوست محمد، مظفر علی و . . . نام برد. « ( 2 )
ابوالعلاء سودآور، پیشینه این مکتب را به عصر آق قویونلوها برده و با مکتب هرات این چنین مقایسه می کند:
»از آن جا که شاه اسماعیل، سلسله های آق قویونلو را در غرب و نواده های تیمور را در شرق کشور شکست داده بود، وارث دو سنت بزرگ نگارگری و خوشنویسی به شمار می آمد. مکتب نگارگری ترکمانان تبریز، به هنگام فرمانروائی سلطان یعقوب آق قویونلو و نیز مکتب هرات در زمان سلطنت سلطان حسین »بایقرا« به اوج خود رسیده بودند مشخصه نگارگری ترکمان، ترکیب بندی پر تحرک و رنگ های پر تلالو بود در حالی که مشخصه نگارگری مکتب هرات ترکیب بندی های حساب شده و متوازن به همراه رنگ های ملایم است نگارگران و خوشنویسان از هر دو سوی مملکت، برخی ازهرات به سرپرستی کمال الدین بهزاد، و برخی از مکتب تبریز به رهبری سلطان محمد تمام نیروهایشان را با یکدیگر هماهنگ ساختند، تا مهم ترین اثر مصور نگارگری ایران »شاهنامه شاه طهماسبی« را به وجود آورند برای آفرینش این اثر بی نظیر شیوه های شرقی و غربی نگارگری ایران ( هرات و تبریز ) با هم ترکیب شده بودند تا مکتب با عظمت نگارگری صفوی را رقم زنند. کتابخانه سلطنتی صفوی ( در تبریز ) با کنار هم قرار دادن منحصر به فردترین استعدادها، قالب متشخص آفرینش اثر هنرمندی، نه تنها در نگارگری و کتابت، بلکه در صنایع دستی سنتی نظیر بافندگی، فرش و قلمزنی را فراهم آورد افزون بر این بر فعالیت سایر کتابخانه های سلطنتی رقیب، نظیر دربار عثمانی در ترکیه و مکتب مغولی در هند، تاثیر شگرفی به جا گذاشت. « ( 3 )
کریم کریم اوف نیز در اثر ارجدارش »سلطان محمد و مکتب هنری تبریز« می نویسد:
». . . در پیشرفت صنعت کتاب و مینیاتورهای شاهکار موجود در آن ها و ترقی نقاشی قرون و سلطان مشرق زمین، جهات و اهدافی در تعیین مرحله ای خاص شکل گرفتند. »ف. شولتز« محقق آلمانی که این دوره را اوج شکوفائی مکتب تبریز می داند، آن را »مکتب مادر« نام می نهد چرا که نقش اساسی و مهم در شکل گیری یک سری از مکتب های نقاشی و در پیشرفت مینیاتور سرزمین های خاورمیانه داشته است.
بدون کمرنگ شدن موقتی نقش اساسی و اولیه مکتب تبریز در قرن پانزده که از وابستگی به شرایط پدید آمده سیاسی اجتماعی و اقتصادی نشات می گرفت، آن مکتب باز هم همچون مکتب مهم مینیاتوری و پایتخت بزرگ اجتماعی، اهمیت و اقتدار خویش را حفظ کرده بود در قرن پانزده، تعداد زیادی از نقاشان و هنرمندان صنعت کتاب آذربایجان جلب پایتخت تیموریان ـ هرات می شدند و در آنجا وظایف رهبری را بر عهده گرفته و بر اساس سفارشات خصوصی شاه کار می کردند کسانی چون پیر سید احمد ( تبریزی ) ، خواجه علی مصور، قوام الدین، قیاس الدین و . . .
خطاط، عالم و شاعر مشهور آذربایجان، جعفر تبریزی، سال های متمادی ریاست کتابخانه دربار »بایسنقر« را بر عهده گرفته بود پیر سید احمد، معلم واستاد کمال الدین بهزاد، نقاش بزرگ مشرق زمین بودند همه این اسناد و دلایل دیگر ثابت می کند که تبریز در این دوره نیز پایتخت عظیم تمدن بوده و سمرقند را در دوران تیمور و هرات را در دوره بایسنقر و شاهرخ، با اساتید مجرب خویش تامین می نمود.
در قرن پانزده تحت تاثیر مکتب هنری تبریز، مکتب های مینیاتور دیگر شهرهای آذربای . . .