سلطان بدیعالزما
لغت نامه دهخدا
مه من بی گل رویت دلم خون گشته چون لاله
جگر هم از غم هجرت شده پرگاله پرگاله.
در سنه عشرین و تسعمائه سلطان صاحبقران اسکندر ثانی سلطان سلیم خان چون قصد فتح تبریز نمود وی را باخود به اسلامبول برد وی در خدمت اسماعیل صوفی بود و به امید به این که روزی هری را از وی بازستاند ولی اجل مهلتش نداد و به مرض طاعون درگذشت. ( از مجالس النفایس ص 127 و 315 و 316 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید