سلسله زلف

پیشنهاد کاربران

سلسله زلف ؛ زلف تابداده. ( ناظم الاطباء ) . معشوق مزلف که موهای پیچدار حلقه حلقه داشته باشد. ( آنندراج ) :
ای سلسله زلف تو یکسر جنبان
دیوانه شدم سلسله کمتر جنبان.
خاقانی.
منم ز شوق تو دیوانه تا تو سلسله زلفی
شدم ببوی تو آشفته تا تو غالیه مویی.
جمال الدین سلمانی.