سلسال


مترادف سلسال: شیرین، زلال، گوارا آب

لغت نامه دهخدا

سلسال. [ س َ ] ( ع ص ، اِ ) آب شیرین و خوشگوار. ( آنندراج ) ( غیاث ). آب آسان گوارا. ( دهار ). آب شیرین و روشن و سرد که بگلو روان شود. ( ناظم الاطباء ). || آب صافی. ( آنندراج ) ( غیاث ). || می نرم روان فروشونده بگلو. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آب روان وگوارا، می وشگوار، سلسل وسلاسل جمع
( اسم ) آب شیرین و روشن و گوارا .

فرهنگ معین

(سَ ) [ ع . ] (اِ. ص . ) آب روان و گوارا.

فرهنگ عمید

۱. آب روان و گوارا.
۲. می خوشگوار.

پیشنهاد کاربران

سلسال در قرآن کریم بدین صورت نوشته شده
نام یکی از بت های بامیان هست.

بپرس