لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - طبع سرشت نهاد . ۲ - ذوق در انتخاب اشیا ( خانه لباس اثاثه منزل و غیره ) . ۳ - حس تشخیص خوبی و بدی در هنر و حسن انتخاب و احساس برتری و خوبی هنری ذوق جمع : سلایق سلائق.
بمعنی سرشت و نشان و جز آن
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید