سلام بر غم ( به فرانسوی: Bonjour Tristesse ) نام یک کتاب ادبی است که توسط فرانسواز ساگان، نویسندهٔ اهل فرانسه نوشته شده است. [ ۱] این کتاب در لیست ۱۰۰ کتاب قرن لوموند قرار دارد.
سسیل، دانش آموز دبیرستانی پاریسی که به تازگی در امتحان دیپلم دبیرستان رد شده است، تابستان هفده سالگی خود را در ویلایی زیبا در کوت دازور به همراه پدرش ریموند و معشوقه دومش السا می گذراند. سسیل و پدرش که رابطه همجوشی دارند می خواهند با لذت بردن از آفتاب، خوشی های آبتنی، کتاب خواندن، گردشها و بحث های شبانه، ترکیبی از برنامه زندگی و سرگرمی برای خود بنا نهند.
این پدر چهل ساله که از پانزده سال پیش زنش مرده و مجرد مانده، مردی ثروتمند و جذاب است که همه زنها را مفتون و گرفتار خود می سازد. سسیل و السای جوان، با شخصیتی آسان طلب و به ویژه علاقه مند به زندگی مرفه اجتماعی، با هم به خوبی کنار می آیند. سسیل که کمی ساده لوح است، سعی می کند بزرگسال جلوه کند و ازهمنشینی با مردان هم سن و سال پدرش لذت می برد. زندگی عشقی او خالی و بیروح است تا اینکه با سیریل، دانشجوی ۲۶ ساله رشته حقوق آشنا می شود.
جو این روابط هنگامی که ریموند ورود «آن»، یکی از دوستان همسرش را اعلام می کند، به شدت تغییر می کند. «آن» این دعوت را برخلاف انتظار همگان می پذیرد. «آن» با دیگر زنانی که در اطراف وی می چرخرند، متفاوت است. او زنی سخت گیر و اخلاق گراست که فرهنگ، اخلاق خوب و هوشمندی را ارج می نهد. به محض رسیدن «آن»، مبارزه ظریفی بین این سه زن آغاز می شود.
السا سعی می کند رابطه با ریموند را حفظ کند چون حدس می زند که او مجذوب «آن» شده است و نیز بخاطر آنکه «آن» هم فکر می کند عشق واقعی را در وجود ریموند پیدا کرده است. و اما سسیل تحسین ویژه ای برای «آن» که به او بسیار آموخته است و او را مهم ترین زن زندگی اش می بیند، قائل است، با این حال می ترسد که پدرش تحت تأثیر «آن» جا خوش کند، و نخواهد آن همداستانی را که آنها را به هم پیوند می دهد، و نیز آن «آزادی» را از دست بدهد که به او اجازه می دهد از وظایف تعطیلاتش و به طور کلی تر از تحصیلاتش، به نفع روزهایی که در ساحل دریا سپری می شود، غفلت کند.
«آن» خیلی زود عهده دار زندگی سسیل می شود و حتی او را مجبور می کند که در امتحان تجدیدی دیپلم دبیرستانش شرکت کند. علاوه بر این، «آن» عدم موافقت خود را با داشتن رابطه با سیریل ابراز می کند ( دیدن سسیل را برای سیریل ممنوع می کند ) . به تدریج ریموند از السا دور می شود و بیشتر و بیشتر شیفته «آن» که زن مسئول و معقولی است، می شود. آنها ( ریموند و «آن» ) در نهایت تصمیم به ازدواج می گیرند و السا باید ویلا را ترک کند. «آن» نشان می دهد که «آشتی ناپذیر و مصمم به اصلاح پدر و دختر به شیوه خود است».
سسیل، دانش آموز دبیرستانی پاریسی که به تازگی در امتحان دیپلم دبیرستان رد شده است، تابستان هفده سالگی خود را در ویلایی زیبا در کوت دازور به همراه پدرش ریموند و معشوقه دومش السا می گذراند. سسیل و پدرش که رابطه همجوشی دارند می خواهند با لذت بردن از آفتاب، خوشی های آبتنی، کتاب خواندن، گردشها و بحث های شبانه، ترکیبی از برنامه زندگی و سرگرمی برای خود بنا نهند.
این پدر چهل ساله که از پانزده سال پیش زنش مرده و مجرد مانده، مردی ثروتمند و جذاب است که همه زنها را مفتون و گرفتار خود می سازد. سسیل و السای جوان، با شخصیتی آسان طلب و به ویژه علاقه مند به زندگی مرفه اجتماعی، با هم به خوبی کنار می آیند. سسیل که کمی ساده لوح است، سعی می کند بزرگسال جلوه کند و ازهمنشینی با مردان هم سن و سال پدرش لذت می برد. زندگی عشقی او خالی و بیروح است تا اینکه با سیریل، دانشجوی ۲۶ ساله رشته حقوق آشنا می شود.
جو این روابط هنگامی که ریموند ورود «آن»، یکی از دوستان همسرش را اعلام می کند، به شدت تغییر می کند. «آن» این دعوت را برخلاف انتظار همگان می پذیرد. «آن» با دیگر زنانی که در اطراف وی می چرخرند، متفاوت است. او زنی سخت گیر و اخلاق گراست که فرهنگ، اخلاق خوب و هوشمندی را ارج می نهد. به محض رسیدن «آن»، مبارزه ظریفی بین این سه زن آغاز می شود.
السا سعی می کند رابطه با ریموند را حفظ کند چون حدس می زند که او مجذوب «آن» شده است و نیز بخاطر آنکه «آن» هم فکر می کند عشق واقعی را در وجود ریموند پیدا کرده است. و اما سسیل تحسین ویژه ای برای «آن» که به او بسیار آموخته است و او را مهم ترین زن زندگی اش می بیند، قائل است، با این حال می ترسد که پدرش تحت تأثیر «آن» جا خوش کند، و نخواهد آن همداستانی را که آنها را به هم پیوند می دهد، و نیز آن «آزادی» را از دست بدهد که به او اجازه می دهد از وظایف تعطیلاتش و به طور کلی تر از تحصیلاتش، به نفع روزهایی که در ساحل دریا سپری می شود، غفلت کند.
«آن» خیلی زود عهده دار زندگی سسیل می شود و حتی او را مجبور می کند که در امتحان تجدیدی دیپلم دبیرستانش شرکت کند. علاوه بر این، «آن» عدم موافقت خود را با داشتن رابطه با سیریل ابراز می کند ( دیدن سسیل را برای سیریل ممنوع می کند ) . به تدریج ریموند از السا دور می شود و بیشتر و بیشتر شیفته «آن» که زن مسئول و معقولی است، می شود. آنها ( ریموند و «آن» ) در نهایت تصمیم به ازدواج می گیرند و السا باید ویلا را ترک کند. «آن» نشان می دهد که «آشتی ناپذیر و مصمم به اصلاح پدر و دختر به شیوه خود است».
wiki: سلام بر غم
سلام بر غم (فیلم). سلام بر غم ( فرانسوی: Bonjour Tristesse ) فیلمی به کارگردانی اتو پرمینجر است که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد.
• دبورا کار
• دیوید نیون
• جین سیبرگ
• جفری هورن
• ژولیت گرکو
• والتر کیاری
• جین کنت
• رولاند کالور
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• دبورا کار
• دیوید نیون
• جین سیبرگ
• جفری هورن
• ژولیت گرکو
• والتر کیاری
• جین کنت
• رولاند کالور
wiki: سلام بر غم (فیلم)