سلاتون

پیشنهاد کاربران

سلاتون . ( اِ ) ( گویش اصفهانی ) سرطان. سلاتونی که مرا شکنجه می کرد و کابوسی که با چنگال آهنینش درون مرا می فشرد، کمی آرام گرفت. ( بوف کور از صادق هدایت )
منبع: www. parsi. wiki/fa/wiki/461315/سلاتون
دیو، شیطان، اهریمن