سقیروس. [ س َ ] ( معرب ، اِ ) اسقیروس. یونانی «اسکیروس » ( تهبج سرطانی ). رجوع به اسقیروس شود. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). به لغت یونانی هر ورم و آماس صلب و سخت. ( برهان ) ( آنندراج ). صلابت. ( بحر الجواهر ).