سقوط شاهنشاهی ساسانی نوشتاری است که به عوامل درونی فروپاشی ساسانیان به دست اعراب ارتباط دارد. در شکست ایرانیان از اعراب چندین عامل بهم پیوسته تأثیر داشتند. برخی از این عوامل به دست خود ایرانیان فراهم شده بود. آخرین شاهنشاه مقتدر ساسانی خسرو پرویز با وجود معایب و اشتباهاتش فرمانروای با اراده و نیرومندی بود و در مدت سلطنت سی و هشت سالهٔ خود توانست از حرص و جاه طلبی نجیب زادگان جلوگیری کند اما جنگ های پیاپی کشور را ضعیف کرد و شکست های سال های اخیر جنگ ایران و روم، ضربه های هولناکی بر ایران وارد آورد. کشته شدن خسرو در سال ۶۲۸ میلادی موجب افزایش حرص و آز و هرج و مرج و شورش در کشور شد و قدرت دودمان پادشاهی به علت فرمانروایی بی دوام جانشینان خسرو، ضعیف و بی مایه گشت. اوضاع دولت ساسانی بر این منوال بود که در سال ۶۳۴ میلادی به فرمان عمر بن الخطاب لشکریان اعراب به ایران روی نهادند و توانستند در ظرف مدت کوتاهی باعث فروپاشی این دودمان چهارصد ساله بشوند.
... [مشاهده متن کامل]
خسرو پرویز در سال ۵۹۰ میلادی به جای پدرش هرمز چهارم بر تخت نشست. بهرام چوبین یکی از سرداران بزرگ و دلاور ایران و از خاندان مهران اشکانی بود. او در روزگار هرمز چهارم پدر خسرو پرویز سرکشی آغاز کرد و چون مردی کارآزموده و دلیر بود، بیشتر سپاهیان ایران بسوی او رفتند. بهرام چوبین به پادشاهی خسرو تن در نداد و خود ادعای شاهنشاهی کرد. خسرو پرویز ابتدا خواست با زبان خوش هماورد را براه آورد و با وی بسازد، چون سودی نبخشید خسرو مجبور شد با خیزش بهرام چوبین به مقابله بپردازد. در حلوان ( قصر شیرین کنونی ) دو جنگاور بهم درآویختند و پرویز درین نبرد نتوانست پایداری کند. در تاریخ دودمان ساسانی بهرام چوبین نخستین کسی بود که فرصت پیدا کرد و توانست تاج و تخت را به زور از خاندان ساسانی بستاند. او در تیسفون خود را پادشاه خواند و به نام خود سکه نیز زد.
خسرو پس از شکست از بهرام چوبین، متواری شد و با این وجود که سپاه بهرام او را تعقیب می کرد، از دجله عبور کرده و با رنج فراوان خود را به قسطنطنیه رساند و از امپراتور روم موریکیوس یاری خواست. خسرو پرویز در روم با قیصر موریکیوس توافق هایی کرد. موریکیوس حاضر شد، خسرو را پسر خود دانسته، از او پشتیبانی کند تا به پایتخت ایران تیسفون برگردد، بشرط اینکه خسرو در ازای این همراهی ارمنستان ایران و قلعه دارا را به بیزانس واگذار کند. امپراتور روم دختر خود مریم ( ماریا ) را به عقد او درآورد و هفتاد هزار سپاهی رومی در اختیار خسرو گذاشت و برای اولین بار روم شرقی این فرصت را یافت تا در امور داخلی ایران مداخله کند. خسرو به همراه سپاهیان رومی، به همراه سردار «تئدوسیوس» پسر قیصر به ایران بازگشت. خسرو با همیاری نجیب زادگان تیسفون و گروهی از بزرگان اهل ارمنستان که به خسرو پیوسته بودند، در حوالی گنزک آذربایجان با بهرام چوبین وارد جنگ شد و او را شکست داد و دوباره بر تخت شاهی ایران نشست. بازگشت خسرو به سلطنت، در سال ۵۹۱ میلادی به وقوع پیوست.
... [مشاهده متن کامل]
خسرو پرویز در سال ۵۹۰ میلادی به جای پدرش هرمز چهارم بر تخت نشست. بهرام چوبین یکی از سرداران بزرگ و دلاور ایران و از خاندان مهران اشکانی بود. او در روزگار هرمز چهارم پدر خسرو پرویز سرکشی آغاز کرد و چون مردی کارآزموده و دلیر بود، بیشتر سپاهیان ایران بسوی او رفتند. بهرام چوبین به پادشاهی خسرو تن در نداد و خود ادعای شاهنشاهی کرد. خسرو پرویز ابتدا خواست با زبان خوش هماورد را براه آورد و با وی بسازد، چون سودی نبخشید خسرو مجبور شد با خیزش بهرام چوبین به مقابله بپردازد. در حلوان ( قصر شیرین کنونی ) دو جنگاور بهم درآویختند و پرویز درین نبرد نتوانست پایداری کند. در تاریخ دودمان ساسانی بهرام چوبین نخستین کسی بود که فرصت پیدا کرد و توانست تاج و تخت را به زور از خاندان ساسانی بستاند. او در تیسفون خود را پادشاه خواند و به نام خود سکه نیز زد.
خسرو پس از شکست از بهرام چوبین، متواری شد و با این وجود که سپاه بهرام او را تعقیب می کرد، از دجله عبور کرده و با رنج فراوان خود را به قسطنطنیه رساند و از امپراتور روم موریکیوس یاری خواست. خسرو پرویز در روم با قیصر موریکیوس توافق هایی کرد. موریکیوس حاضر شد، خسرو را پسر خود دانسته، از او پشتیبانی کند تا به پایتخت ایران تیسفون برگردد، بشرط اینکه خسرو در ازای این همراهی ارمنستان ایران و قلعه دارا را به بیزانس واگذار کند. امپراتور روم دختر خود مریم ( ماریا ) را به عقد او درآورد و هفتاد هزار سپاهی رومی در اختیار خسرو گذاشت و برای اولین بار روم شرقی این فرصت را یافت تا در امور داخلی ایران مداخله کند. خسرو به همراه سپاهیان رومی، به همراه سردار «تئدوسیوس» پسر قیصر به ایران بازگشت. خسرو با همیاری نجیب زادگان تیسفون و گروهی از بزرگان اهل ارمنستان که به خسرو پیوسته بودند، در حوالی گنزک آذربایجان با بهرام چوبین وارد جنگ شد و او را شکست داد و دوباره بر تخت شاهی ایران نشست. بازگشت خسرو به سلطنت، در سال ۵۹۱ میلادی به وقوع پیوست.