سقلیس

لغت نامه دهخدا

سقلیس. [ س َ ] ( اِخ ) نام شهری است آبادکرده ذوالقرنین و به این معنی بتقدیم لام برقاف بنظر آمده که سلقیس باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

نام شهری است آباد کره ذوالقرنین و باین معنی بتقدیم لام بر قاف بنظر آمده که سلقیس باشد .

پیشنهاد کاربران

بعضی کلمات در عربی و تورکی وجود دارند. که با تلفظ و نوشتن یکسان معنایی مختلفی دارند. مثلا قل در عربی یعنی ( بگو ) . در تورکی بازو مثل قلچماق ( بازوی پر زوری که مثل چماق است ) . قال در عربی یعنی گفت و در
...
[مشاهده متن کامل]
تورکی یعنی بمان مثل قال گذاشت رفت. قاری در عربی یعنی قرائت خواندن در تورکی یعنی قوجا ننه. قاری ننه. . کاسب در عربی کسب کننده در تورکی یعنی فقیر. . ایده در عربی فکر و اندیشه ایده لوژی ود تورکی یعنی سنجد ( مثلا آمریکا تازا ایده لری اوغور لور ) . اسیر عربی با اسارت هم خانواده است. اسیر تورکی معنای باد می وزد. مثلا. تنش از ترس می لرزد. . . . . غلام هم یکی از آنهاست . غلام در عربی باغلمان هم خانواده است. ولی در تورکی غلام با تلفظ قولام� از فعل قولوق ائله ماق است. من الله هین قولویام یعنی من بنده ی خدا هستم. یا من قوناخ لیق دا قول لوق ائله دیم. من در مجلس از همه پذیرایی کردم. . . . من قولام من بنده هستم. من در خدمتگزاری و پذیرایی کردن از مهمانها آماده ام از نظر چایی دادن و میوه دادن . . . در عربی غلام رضا. و غلام علی وجود ندارد. چون این اسم ها ترکیب تورکی و عربی است. کسی که غلامرضا است. یعنی خدمت گزار حضرت رضاست . و گوش به فرمان حضرت رضاست.

بپرس