سقط گشتن. [ س َ ق َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) مردن چهارپای بخصوص مردن اسب و خر. ( آنندراج ) ( غیاث ) : ز نیروی هر دو در آن گیر و دارسقط گشت صد اسب در کارزار.فردوسی.چند گویی که مرا چند شتر گشت سقطاین سقط باشد برخیز و کنون اشتر خر.فرخی.رجوع به سقط شود.