سقایی

/saqqAyi/

لغت نامه دهخدا

سقایی. [ س َق ْ قا ] ( حامص ) سقایت. آب دادن. ( فرهنگ فارسی معین ). || فروش آب. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به سقائی و سقاء شود.

فرهنگ فارسی

۱ - سقایت آب دادن . ۲ - فروش آب .

پیشنهاد کاربران

سقا:توزیع کننده آب راگویند
آب دادن ، فروختن آب
فکر کنم آب آور و آب ببر
آب رسانی و یا آب دادن
لطفا برای همه کلمات هم معنی بنویسید
کسی که به تشنگان آب می دهد
آب دادن به تشنگان
معنی کلمه سقایی یعنی آب رساندن
من دیانا و برادرم دانیال
یعنی آب رساندن
یعنی کسی آب میرساند . فروش آب.
کسی که به نیاز مندان آب میدهد
آب رسوندن
سقایی ، آب رسانی ، آب دادن
آب رسانی یا آب دادن
یعنی آب رسانی
کسی که آب رسانی می کند
آب دادن
آب رسانی
سقایی یعنی اب رسانی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس