سقالکسار

پیشنهاد کاربران

یک جور واژه سازی و قیاس سطحیه که اصلاً پشتوانه ی زبان شناختی نداره. برای پاسخ دادن به این جور "جعلیات" باید هم به منابع زبان شناسی تاریخی مراجعه کنیم، هم از روش های درست ریشه شناسی استفاده کنیم. بریم مرحله به مرحله:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
۱. ریشه ی �رام�
�رام� در فارسی میانه و اوستایی *از ریشه ی ایرانی باستان rāma - به معنای آرامش، راحتی، دوستی می آید.
📖 ( Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch, 1904, ص. 1470؛ Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen, Bd. II, ص. 250 ) .
در اوستا �Rāman - � نام ایزد شادی و آرامش است ( یشت ها، رام یشت ) .
در فارسی میانه �rām� به معنای آرام، فرمانبردار، و همچنین نام خاص افراد ( مانند بهرام، شهرام ) باقی مانده.
👉 پس �رام� یک پسوند ترکی یا تصادفی نیست، بلکه یک واژه ی کهن ایرانی - آریایی با جایگاه اساطیری است.
- - -
۲. ریشه ی �که�
�که� در نام هایی مثل کهریز، کهلان، کهرام هیچ ربطی به �مهر� یا �مه� نداره.
در کهریز: از کهر ریز است. �کهر� به معنای سنگ و قلوه سنگ ( 📖 دهخدا؛ معین؛ برهان قاطع ) . کهریز = کاریز سنگی.
در کهرام: �که� همان �کهر� ( سنگ، کوه ) است و �رام� پسوند یا جزء دوم نام. یعنی �رامِ کوه/سنگ�.
در کهلان: به معنای کوه پایه، از �که� ( کوه ) لان ( پسوند مکانی ) . 📖 ( لغت نامه دهخدا، مدخل کهلان ) .
👉 پس �که� ریشه ی �کوه� است، نه متضاد �مه�.
- - -
۳. مقایسه ی غلط �که / مه�
در متن جعلی گفته شده �کهتر / مهتر� متضادند، پس �که / مه� در واژه های دیگر هم متضادند!
واقعیت:
�مهتر� = بزرگ تر ( از ریشه ی اوستایی maha - = بزرگ، عظیم ) .
�کهتر� = کوچک تر ( از ریشه ی katara - = کمتر، کوچک تر ) .
📖 ( Dehkhoda; Henning, Mitteliranische Manichaica, 1940 ) .
یعنی �که� در �کهتر� از kat - ( کم، کوچک ) است، و �مه� در �مهتر� از maha - ( بزرگ ) .
اما این هیچ ربطی به �که� در �کهریز� یا �کهرام� نداره.
👉 نتیجه: ریشه ی �کهتر� و �کهریز� یکی نیست و مقایسه شون یک قیاس باطله.
- - -
۴. درباره ی واژه های آورده شده
بایرام، پارام: ترکی - مغولی هستند، نه ایرانی. �رام� در این ها کاملاً تصادفی است.
مهرام، بهرام، شهرام: ریشه ی ایرانی دارند، بخش دوم �رام� همان rāma - ( ایزد شادی ) .
رامسر: از �رام سر� ( سرزمین رام/آرام ) .
- - -
۵. نتیجه گیری
این متن جعلی چند خطای اساسی داره:
1. هم ریشگی ظاهری: شباهت نوشتاری �که� و �مه� رو دلیل متضاد بودن گرفته، درحالی که ریشه ها کاملاً جداست.
2. آمیختن زبان ها: واژه های ترکی ( بایرام ) رو کنار واژه های ایرانی ( بهرام ) گذاشته تا پیوند جعلی درست کنه.
3. نادیده گرفتن متون باستانی: در حالی که �رام� در اوستا و فارسی میانه به روشنی وجود داره.
📚 منابع معتبر برای مطالعه بیشتر:
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch. 1904.
Mayrhofer, Manfred. Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen. 1996.
Henning, W. B. Mitteliranische Manichaica. 1940.
لغت نامه دهخدا، مدخل های �رام�، �کهریز�، �کهتر�.
Christensen, A. Les types du premier homme et du premier roi dans l'histoire l�gendaire des Iraniens.
- - -

کهرام ( که رام ) که مثل کهریز، کهریزک، کهلان، کهنوج، کهنمویی رام مثل بایرام، پارام، پارام پارچا، شهرام، مهرام ، بهرام، رام شیر، رام هرمز، رامسر
کهرام، مهرام
کهلان، مهلان
کهریز، مهریز
کهتر ، مهتر
باهم متضادند.
این ادعاها پاسخ بدهیم. این موضوع مربوط به ریشه شناسی نام ها و پسوندهاست و ادعاهای ارائه شده پر از اشتباهات تاریخی و زبان شناسی است.
- - -
۱. ادعای �هر کلمه ای که آخرش - لو یا - لی باشد تورکی است�
...
[مشاهده متن کامل]

این ادعا کاملاً نادرست است. واقعیت:
پسوند - لو / - لی در زبان ترکی، به معنی �دارای� یا �وابسته به� است و در نام های خانوادگی و نام مکان ها استفاده می شود، ولی این تنها در ترکی نیست و در فارسی و دیگر زبان ها هم مشابهت دارد.
در ایران، بسیاری از نام ها با - لو / - لی ریشه در قبیله، منطقه یا شغل دارند، نه لزوماً زبان ترکی.
مثال ها:
قره قویونلو و آق قویونلو: این ها قبیله های ترک در تاریخ ایران و آذربایجان بوده اند. پسوند - لو واقعاً در ترکی به معنی �وابسته به� است.
اما خمارلو، آیدینلو و غیره: بسیاری از این نام ها صرفاً اسامی خانوادگی یا مکان هستند و نمی توان به صورت قطعی زبان ترکی بودن آن ها را ادعا کرد بدون بررسی تاریخی و مستند.
منابع معتبر:
Encyclopaedia Iranica, articles on "Qara Qoyunlu" and "Aq Qoyunlu".
Doerfer, Gerhard. T�rkische und mongolische Elemente im Neupersischen ( 1963 ) .
- - -
۲. پسوندهای محلی مانند تبریزلی، تهرانلی
این ها پسوندهای نسبت مکانی هستند و در فارسی و دیگر زبان ها هم دیده می شوند، نه فقط ترکی.
مثال:
تبریزلی = �اهل تبریز�
تهرانلی = �اهل تهران�
> پس صرف وجود - لی در آخر کلمه دلیل بر ترکی بودن آن نیست.
- - -
۳. نام های شخصی مانند پنجه لی یا پنجه علی
ادعای �پنجه لی کسی است که دارای پنجه های قوی است� کاملاً جعلی است و صرفاً یک برداشت عامیانه است.
نام های پنجعلی یا مشابه آن در فارسی، ترکیب عدد و اسم است و معنای واقعی آن پنج علی است، و ربطی به �پنجه� ندارد.
منابع:
Dehkhoda Dictionary, واژه �پنجعلی�
A Dictionary of Turkish Names, �zbay, 2004
- - -
۴. نام های شخصی با تاتلی / تتلو / مقصودلو
تاتلی در ترکی به معنی �شیرین� است و در ترکی استانبولی و آذربایجانی وجود دارد.
تتلو، مقصودلو: در بسیاری از موارد، صرفاً شکل نوشتاری و خانوادگی هستند و نمی توان براساس پسوند نتیجه گرفت که زبان آن ها تورکی است.
> نکته مهم: بسیاری از این برداشت ها صرفاً بر اساس ظاهر لغوی و شباهت صوتی است، بدون پشتوانه تاریخی یا زبان شناسی.
- - -
✅ جمع بندی
1. پسوند - لو / - لی همیشه نشان دهنده ترکی بودن نیست.
2. پسوند - لی در اسم مکان و نام خانوادگی در فارسی و دیگر زبان ها هم وجود دارد.
3. نام های شخصی با پنجعلی، مقصودلو، تتلو نیاز به بررسی تاریخی و اسناد دارند، نه صرفاً تحلیل واجی.
4. بسیاری از این ادعاها بر اساس شبه علم و برداشت های سطحی هستند و منابع معتبر علمی آن ها را تأیید نمی کنند.
- - -

مقصودلو ( مقصود لو ) ، تتلو ( تات لو )
هر کلمه ایی که آخرش لو. ویا. لی داشته باشد. تورکی است. مثل خمارلو. آیدینلو. اینانلو. رجب لو. قره قویونلو، آغ قویونلو،
تبریزلی، تهرانلی، ابراهیم تاتلی سس ( نوشتن تاتلیسس و تاتلیس، غلط است ) ، پنجه لی ( کسی که دارای پنجه های قوی است. نوشتن پنجعلی غلط است )
...
[مشاهده متن کامل]

بالیق دریادا سوزه سوزه اوزور.
ای نه یورقان اوسته، سوزه سوزه گئدیر
سوزن با تلفظ صحیح، به حرکت شناور سوزن روی لحاف گویند. سوزن حالت و حرکت شناور ، ای نه هست. نه خود ای نه
سوزن یک کلمه تورکی است از فعل سوزماق ( سوزدیم جمعیتی ایچینه، سوزه سوزه شولوخ لوغون ایچینن چیخدیم ) است.
🐣🐣🐣خروسلو ( خروس لو ) لو. و. لی. علامت نسبیت در زبان تورکی است.
لو مثل آیدینلو، آینانلو، قره قویونلو، آغ قویونلو، رجب لو، آجرلو، اسدلو، بهار لو، چاد رم لو ( چادرملو ) . . . . . .
لی مثل، تبریزلی، تهرانلی، ماسال لی ( ماسال رشت ) ، پنجه لی ( پنجعلی درست نیست ) ، سبزه لی ( جایی که سبزه زار است، گفتن سبزعلی درست نیست ) ، گنجه لی ( کسی که اهل گنجه است. مثل نظامی گنجوی، گفتن گنجعلی درست نیست ) ، به همین صورت، سلقه لی، تپه لی, نامه لی، شیره لی، قبله لی، حافظه لی درست است. ( گذاشتن علی در آخر این کلمات که آخرشان ه است غلط است ) 🐣🐣🐣
...
[مشاهده متن کامل]

عبارت ترکی است و از دو کلمه تشکیل شده ، سقال به معنای ریش و کسار یعنی برنده و بران ، سقال کسار
کلمه ترکی است و از دوبخش تشکیل شده ، سقال یعنی ریش و کسار یعنی بران و برنده
سقالکسار روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان رشت در استان گیلان ایران که در ۱۵ کیلومتری جنوب شهر رشت در دهستان لاکان قرار دارد. این روستا ۱۵ دقیقه از رشت فاصله دارد و یکی از معروف ترین روستا است که جاذبه توریستی هم دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

برای دیدن یکی از دریاچه های زیبای ایران باید به روستای سقالکسار برویم؛ روستایی که مردمی خونگرم و مهمان نواز دارد. مردمی که به دامپروری، زراعت برنج و پرورش ماهی مشغولند و در محیطی باصفا زندگی می کنند.
در کنار این روستا، سد خاکی سقالکسار، دریاچه ای در منطقه جنگلی به وجود آورده است که گردشگران را از دور و نزدیک به سوی خود می کشاند. ارتفاع دریاچه از سطح دریا ۶۴ متر است که با طولی در حدود ۶۰۰ و عرض ۵۰۰ متر در این منطقه خودنمایی می کند. آب این دریاچه از بارش ها و چشمه های اطراف تأمین می شود.
وجود این گوهر ناب در اینجا باعث شده تا امکاناتی هم در اطراف آن شکل بگیرند و مردم برای گذران ساعاتی خوش راه شان را به سوی دریاچه سقالکسار کج کنند.
به دلیل توجه مردم بومی به نظافت دریاچه، و محیط اطراف آن، در اینجا زباله ها آن قدر به چشم نمی آیند. برای همین است که اینجا را پاک ترین دریاچه ایران می خوانند. البته رسم جالبی هم در این دریاچه هست که موجب این نظافت می شود؛ به هنگام ورود، به شما کیسه ای برای جمع آوری زباله می دهند که اگر این کار را انجام دهید، دو سوم ورودی را به شما بازمی گردانند. شنیده ها حاکی از این است که این رسم رو به کمرنگ شدن می رود و دیگر طرفداران پیشین را ندارد. امکان کمپ و شب مانی در این روستا وجود ندارد. از زیبایی های دیگر این روستا می توان به جنگل های بلند ، سد ، و کوه های فراز و نشیب اشاره کرد.
از جمله جاذبه های این روستا وجود دریاچه ای به ارتفاع ۶۴ متر از دریا به مساحت ۱۵ هکتار است که در پشت یک سد خاکی واقع شده است.
قدیم با اصالت ترین خانوارهای این روستا می توان خانواده های حبیبی و میرباقری را نام برد، میرباقری ها در بالا محل و حبیبی ها در پایین محل از معروفترین خانوارها هستند.
برای نام سقالکسار چند معنی بکار برده شده است:
• سقالک معرب شده سیالخ به معنای خار سه پهلو و سار به معنی سر
• سقالک به معنی تپه و در کل به معنی بالای تپه
• سقا به معنی آبشخور، لک به معنی لکلک و سار به معنی پرنده سار
برای رسیدن به این منطقه این آدرس به ثبت رسیده است: از مسیر تهران بعد از پلیس راه سراوان به سمت جاده سراوان بعد از زیرگذر جاده آقا سید شریف، دریاچه سقالکسار

سقالکسار
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/سقالکسار
و لو علامت نسبیت در تورکی است. مثل تهران لی. تبریزلی. گنجه لی ( نه گنجعلی ) . دره لی ( نه درعلی ) سلقه لی ( نه سلقعلی ) . سورمه ) ( نه سورمعلی ) . غمزه لی ( نه غمزعلی ( . عمی اوغلی. عمی اوغلو. خمارلو. آیدینلو. اینانلو. . مهرلو ( شیراز ) . . . . . . پنجه لی ( نه پنج علی ) . . . سبزه لی ( نه سبزعلی )
سقالکسار ( سق قل ک سر ) یک کلمه ی تورکی است. . سق قل یعنی ریش ک سر یعنی می برد. . . . . سقالکسر یعنی جایی که حرف ریش سفیدان ، حرف آخر است. و ریش سفیدها حرف آخر را می زنند
سلام اصلا هم چیزی گفتی درست نیست کی گفته کلمه خان ترکی هست، سقالسکار قبلا در گیلان پیشه ای در کار بوده ، خان که شما میگی، این نیست، خان در کردی یا زبان های دیگه ایرانی به معنی چشمه هست، که بصورت کان تلفظ
...
[مشاهده متن کامل]
میشه همین کلمة در گیلان به صورت حونی تلفظ می شه، به معنی زلال ، پاک، به کسی که میگفتند خان، به معنی زلال پاک هست، حالا متوجه شدین، تورکی کجا بود میاری ایران، تورکی اصلا جزو زبان های ایرانی محسوب نمیشه، جز زبان مغولی هست که به ایران رسیده، ولی قبول دارم بعضی جاها اسم تورکی میزارن ولی در کل ایرانی نیست

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)