سقاط. [ س ُ ] ( ع اِ ) آنچه برافتداز چیزی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سقاط. [ س ِ ] ( ع اِ ) آنچه بردارند از خرما و جز آن و از جایی بجای دیگر برند. || غوره خرمای از درخت افتاده. || بال مرغ. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || خطا در نبشتن و در سخن و در حساب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || لغزش و خطا. ( اقرب الموارد ). || لغزش در فعل و یا قول. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) :
سقاطهای تو آن است و شعر من این است
به تو چه مانم ویحک به من چه میمانی.
خاقانی.