سفین. [ س َ ] ( ع اِ ) کشتی. سفن ، سفاین. ( مهذب الاسماء ). کشتی. ( دهار ). || ( ص ) تراشیده و صیقل کرده : هرکجا باغی بود آنجا بود آواز مرغ هرکجا مرغی بود آنجا بود تیر سفین.منوچهری.