[ویکی نور] سفرنامه کروسینسکی یادداشتهای کشیش لهستانی عصر صفوی (1725 1770). سفرنامه کروسینسکی، اثر تادیوزیودا کروسینسکی و ترجمه عبدالرضا بیگ دنبلی و مقدمه و تصحیح مریم میراحمدی می باشد.
در مورد ترجمه کتاب باید گفت که، بر خلاف انتظاری که در وهله نخست می رود، روان و رسا نیست، جملات تودرتو، که سبب طولانی شدن بیش از حد مطالب و گسستن توالی منطقی موضوع در ذهن خواننده، و بالاخره ردیف شدن چندین فعل ساده و مرکب و مختلف الزمان در پایان هر جمله، انجامیده، نارسا و ضعیف، و گاهی نادرست بودن برخی از تعابیر.
این کتاب که از روی متن فرانسوی طبع 1918 پاریس به فارسی ترجمه شده، شامل یادداشت مترجم، مقدمه نویسنده، سه فصل اصلی تحت عناوین تشخیص درد، ایرادها و راه های تجدید حیات، که هر کدام به زیرفصل های دیگر تقسیم شده اند، نتیجه گیری، موخره، و دست آخر ضمیمه ای در نقد و نظر درباره تلقی دو تن از روشنفکران و سیاست شناسان غربی از مشکلات و مسائل جهان سوم، و خصوصا اعراب و افریقاییان، می باشد.
سفرنامه کروسینسکی که شرح خاطرات کشیش لهستانی در طول اقامت هجده ساله او در ایران است، (ساله های 1707-1725 میلادی که تقریبا برابر است با سال های 1119-1137ق) با این که بالصراحه متنی تاریخی نیست و از دقت در حوادثی که حتی نویسنده در آن حضور نداشته عاری است و حتی وقایعی را که همزمان با اقامت وی در ایران می گذشته، درست بیان نمی کند، با آن همه در زمره منابع دست اولی است که به تعبیر لارنس کهارت، بازهر محققی در مطالعه تاریخ اواخر عصر صفویان بود. روی کارآمدن غلزائیان قندهار، خود را مدیون آن می شناسد، زیرا که مصنف اطلاعاتی در اختیار ما گذاشت که کسب آن ها از طریق دیگر میسر نبود و در این مطلب که اثر وی از میان منابع معاصر، قیمتی ترین کاری است که به ما رسیده، هیچ گونه گزافه ای وجود ندارد.
این کتاب تاریخ نیست و مصنف نیز وجود سابقه طولانی اقامت در ایران، و آگاهی از بسیاری پیشامدهای تلخ پایان کار سلسله صوفی، ادعای تاریخ دانی و تاریخ نویسی نکرده است.
در مورد ترجمه کتاب باید گفت که، بر خلاف انتظاری که در وهله نخست می رود، روان و رسا نیست، جملات تودرتو، که سبب طولانی شدن بیش از حد مطالب و گسستن توالی منطقی موضوع در ذهن خواننده، و بالاخره ردیف شدن چندین فعل ساده و مرکب و مختلف الزمان در پایان هر جمله، انجامیده، نارسا و ضعیف، و گاهی نادرست بودن برخی از تعابیر.
این کتاب که از روی متن فرانسوی طبع 1918 پاریس به فارسی ترجمه شده، شامل یادداشت مترجم، مقدمه نویسنده، سه فصل اصلی تحت عناوین تشخیص درد، ایرادها و راه های تجدید حیات، که هر کدام به زیرفصل های دیگر تقسیم شده اند، نتیجه گیری، موخره، و دست آخر ضمیمه ای در نقد و نظر درباره تلقی دو تن از روشنفکران و سیاست شناسان غربی از مشکلات و مسائل جهان سوم، و خصوصا اعراب و افریقاییان، می باشد.
سفرنامه کروسینسکی که شرح خاطرات کشیش لهستانی در طول اقامت هجده ساله او در ایران است، (ساله های 1707-1725 میلادی که تقریبا برابر است با سال های 1119-1137ق) با این که بالصراحه متنی تاریخی نیست و از دقت در حوادثی که حتی نویسنده در آن حضور نداشته عاری است و حتی وقایعی را که همزمان با اقامت وی در ایران می گذشته، درست بیان نمی کند، با آن همه در زمره منابع دست اولی است که به تعبیر لارنس کهارت، بازهر محققی در مطالعه تاریخ اواخر عصر صفویان بود. روی کارآمدن غلزائیان قندهار، خود را مدیون آن می شناسد، زیرا که مصنف اطلاعاتی در اختیار ما گذاشت که کسب آن ها از طریق دیگر میسر نبود و در این مطلب که اثر وی از میان منابع معاصر، قیمتی ترین کاری است که به ما رسیده، هیچ گونه گزافه ای وجود ندارد.
این کتاب تاریخ نیست و مصنف نیز وجود سابقه طولانی اقامت در ایران، و آگاهی از بسیاری پیشامدهای تلخ پایان کار سلسله صوفی، ادعای تاریخ دانی و تاریخ نویسی نکرده است.