[ویکی نور] سفرنامه پولاک ترجمه کتاب ایران و ایرانیان یاکوب ادوراد پولاک به قلم کیکاووس جهانگیری است. پولاک در دیباچه کتاب می نویسد: «در کتاب حاضر کوشش کرده ام از اخلاق و رفتار، آداب و زندگی یکی از جالب توجه ترین ملل عالم تصویری بدست دهم. ملتی که افتخاراتش بیشتر زاده اعمال واقداماتی که در گذشته های دور انجام گرفته است؛ ولی هنوز گرفتار کهولت نشده، بلکه کاملا لیاقت آن را دارد که باز در تاریخ فرهنگ و جهان آینده سهم بسزایی به عهده بگیرد».
کتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست که یازده فصل است، به زندگانی اجتماعی ایران و بخش دوم در دوازده فصل به تاریخ اقتصادی، نظام سیاسی و سرانجام علوم پزشکی در ایران اختصاص دارد. پولاک در فصول کتاب تصویر تمام نمایی از جامعه، اقتصاد و سیاست ایران در دهه نخستین سلطنت ناصرالدین شاه بدست می دهد و هر یک از فصل های کتابش حاوی نکات بسیار و مشاهدات تاریخی و اجتماعی با ارزشی است.
پولاک در سفرنامه خود آگاهی های بسیاری از جمعیت، تبار و صنوف ایران به خواننده عرضه می کند. او با آنکه مسافران اروپایی را از این حیث که مشاهدات خود را، از یک فرد و یا یک طبقه به کل ملت ایران نسبت می دهند، انتقاد می کند؛ ولی خود از این آفت مصون نمانده است، چنانکه گاه با بی مبالاتی جملاتی اینچنین بر قلم آورده است: «ایرانی روی هم رفته طماع است. دلش می خواهد پول فراوان به چنگ آورد، بدون این که پروا کند که این از چه محلی به دست می آید. به همان آسانی هم که پول را به دست آورده باز آن را به باد می دهد تا دستگاه پرتجملی درچیند. در بعضی موارد سخت خسیس می شود، و در کار عشق و عاشقی اندازه نگه نمی دارد».
روشن است که خصلت های منفی در میان همه ملت ها دیده می شود و منحصر به ایرانیان نیست، افراد رذل و فاسد و بزهکار بیش و کم در جوامع گوناگون حضور دارند و حتی در جوامع غربی به دلیل سست بودن بنیان های اعتقادی و معنوی این نابهنجاری ها فزونتر است. و تازه برخی از مواردی که در نگاه پولاک منفی بشمار آمده، از منظر همگان آن گونه نیست؛ زیرا محکم بودن بنیاد خانواده و علاقه موجود میان ارحام که از برکت آموزه های دینی و سنتی، نصیب جامعه شرقی و ایرانی شده است، چندان مبارک و ارجمند است که موجب حسرت جوامع متمدن گردیده است، و البته برخی مواردی را که او گزارش می کند، درست است؛ اما وی با تعمیم جزء به کل، چه بسا از حقیقت دور می گردد. چنانکه می نویسد: «ایرانی با وجود این که هر جمله ای را مؤکد ادا می کند، به راستگویی چندان پایبند نیست و از هنگامی که سعدی گفت «دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز» هر دروغ و دغلی را مصلحت آمیز قلمداد می کند.»
در عین حال پولاک در کنار این نیش های زهرآمیز که اقتضای طبیعت خاورشناسان اروپایی است، بی آنکه بخواهد برخی از صفات و خصلت های مثبت مردم ایران برمی شمارد، چنانکه آورده است: «ایرانی در خوراک اعتدال و قناعت را رعایت می کند و در هر مقامی باشد، باز مقداری نان، پنیر و سبزی صحرایی او را راضی و خشنود می کند... به آسایش و آرامش دلبسته است؛ اما در اوضاع و احوال خاصی سخت کوش و خستگی ناپذیر می شود». او صفات و خصلت های مثبت و منفی دیگری را به ایرانیان نسبت می دهد که اگر چه برخی از آن ها درست است؛ اما وی با تعمیم جزء به کل، جه بسا از حقیقت دور می گردد.
کتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست که یازده فصل است، به زندگانی اجتماعی ایران و بخش دوم در دوازده فصل به تاریخ اقتصادی، نظام سیاسی و سرانجام علوم پزشکی در ایران اختصاص دارد. پولاک در فصول کتاب تصویر تمام نمایی از جامعه، اقتصاد و سیاست ایران در دهه نخستین سلطنت ناصرالدین شاه بدست می دهد و هر یک از فصل های کتابش حاوی نکات بسیار و مشاهدات تاریخی و اجتماعی با ارزشی است.
پولاک در سفرنامه خود آگاهی های بسیاری از جمعیت، تبار و صنوف ایران به خواننده عرضه می کند. او با آنکه مسافران اروپایی را از این حیث که مشاهدات خود را، از یک فرد و یا یک طبقه به کل ملت ایران نسبت می دهند، انتقاد می کند؛ ولی خود از این آفت مصون نمانده است، چنانکه گاه با بی مبالاتی جملاتی اینچنین بر قلم آورده است: «ایرانی روی هم رفته طماع است. دلش می خواهد پول فراوان به چنگ آورد، بدون این که پروا کند که این از چه محلی به دست می آید. به همان آسانی هم که پول را به دست آورده باز آن را به باد می دهد تا دستگاه پرتجملی درچیند. در بعضی موارد سخت خسیس می شود، و در کار عشق و عاشقی اندازه نگه نمی دارد».
روشن است که خصلت های منفی در میان همه ملت ها دیده می شود و منحصر به ایرانیان نیست، افراد رذل و فاسد و بزهکار بیش و کم در جوامع گوناگون حضور دارند و حتی در جوامع غربی به دلیل سست بودن بنیان های اعتقادی و معنوی این نابهنجاری ها فزونتر است. و تازه برخی از مواردی که در نگاه پولاک منفی بشمار آمده، از منظر همگان آن گونه نیست؛ زیرا محکم بودن بنیاد خانواده و علاقه موجود میان ارحام که از برکت آموزه های دینی و سنتی، نصیب جامعه شرقی و ایرانی شده است، چندان مبارک و ارجمند است که موجب حسرت جوامع متمدن گردیده است، و البته برخی مواردی را که او گزارش می کند، درست است؛ اما وی با تعمیم جزء به کل، چه بسا از حقیقت دور می گردد. چنانکه می نویسد: «ایرانی با وجود این که هر جمله ای را مؤکد ادا می کند، به راستگویی چندان پایبند نیست و از هنگامی که سعدی گفت «دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز» هر دروغ و دغلی را مصلحت آمیز قلمداد می کند.»
در عین حال پولاک در کنار این نیش های زهرآمیز که اقتضای طبیعت خاورشناسان اروپایی است، بی آنکه بخواهد برخی از صفات و خصلت های مثبت مردم ایران برمی شمارد، چنانکه آورده است: «ایرانی در خوراک اعتدال و قناعت را رعایت می کند و در هر مقامی باشد، باز مقداری نان، پنیر و سبزی صحرایی او را راضی و خشنود می کند... به آسایش و آرامش دلبسته است؛ اما در اوضاع و احوال خاصی سخت کوش و خستگی ناپذیر می شود». او صفات و خصلت های مثبت و منفی دیگری را به ایرانیان نسبت می دهد که اگر چه برخی از آن ها درست است؛ اما وی با تعمیم جزء به کل، جه بسا از حقیقت دور می گردد.
wikinoor: سفرنامه_پولاک؛_ایران_و_ایرانیان