سفرنامه ناصر خسرو
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
سفرنامۀ ناصرخسرو
(یا: سیاحت نامۀ ناصرخسرو) نوشتۀ ناصرخسرو قبادیانی، کتابی به فارسی دربردارندۀ یادداشت های روزانۀ سفر هفت سالۀ مؤلف از ۴۳۷ تا ۴۴۴ق، به ایران، آسیای صغیر، شامات، عربستان، و مصر. ناصرخسرو، درپی رؤیایی، آهنگ سفر حج کرد و در مسافرتی طولانی همۀ دیده های خود از اوضاع، احوال شهرها و دستاوردهای سفرش را در این کتاب آورده است و در این کتاب، با رعایت بی طرفی و امانت داری برپایۀ اطلاعات دقیق جغرافیایی و تاریخی، به بیان آداب و رسوم مردم ممالک و نواحی گوناگون، توصیف بناهای تاریخی و شیوۀ زندگی مردم و مسائل اجتماعی و دینی، تجارت، اقتصاد و میزان محصولات نواحی، به گونه ای موجز و دل نشین، پرداخته است. نثر آن ساده و روان است و از الگوهای کهن و ارزشمند ساده نویسی و ایجاز در نثر فارسی به شمار می رود. بنابه برخی قراین کتابِ موجود گزیده ای از متن اصلی است که برجای نمانده است. این اثر بار اول با ترجمۀ فرانسوی آن به کوشش شارل شفر (پاریس، ۱۲۹۸ق) و سپس به تصحیح محمد دبیرسیاقی به چاپ رسید (۱۳۳۵ش). به زبان های مختلفی چون فرانسوی، روسی، عربی، اردو، ترکی، انگلیسی، و آلمانی نیز ترجمه و چاپ شده است.
(یا: سیاحت نامۀ ناصرخسرو) نوشتۀ ناصرخسرو قبادیانی، کتابی به فارسی دربردارندۀ یادداشت های روزانۀ سفر هفت سالۀ مؤلف از ۴۳۷ تا ۴۴۴ق، به ایران، آسیای صغیر، شامات، عربستان، و مصر. ناصرخسرو، درپی رؤیایی، آهنگ سفر حج کرد و در مسافرتی طولانی همۀ دیده های خود از اوضاع، احوال شهرها و دستاوردهای سفرش را در این کتاب آورده است و در این کتاب، با رعایت بی طرفی و امانت داری برپایۀ اطلاعات دقیق جغرافیایی و تاریخی، به بیان آداب و رسوم مردم ممالک و نواحی گوناگون، توصیف بناهای تاریخی و شیوۀ زندگی مردم و مسائل اجتماعی و دینی، تجارت، اقتصاد و میزان محصولات نواحی، به گونه ای موجز و دل نشین، پرداخته است. نثر آن ساده و روان است و از الگوهای کهن و ارزشمند ساده نویسی و ایجاز در نثر فارسی به شمار می رود. بنابه برخی قراین کتابِ موجود گزیده ای از متن اصلی است که برجای نمانده است. این اثر بار اول با ترجمۀ فرانسوی آن به کوشش شارل شفر (پاریس، ۱۲۹۸ق) و سپس به تصحیح محمد دبیرسیاقی به چاپ رسید (۱۳۳۵ش). به زبان های مختلفی چون فرانسوی، روسی، عربی، اردو، ترکی، انگلیسی، و آلمانی نیز ترجمه و چاپ شده است.
wikijoo: سفرنامه_ناصرخسرو
پیشنهاد کاربران
سفرنامهٔ ناصرِ خسرو کتاب نوشته شده توسط ناصر خسرو قبادیانی بلخی و گزارشی از یک سفر هفت ساله است.
سفرنامهٔ ناصرِ خسرو یادداشتهای نوشته شده توسط ناصر خسرو قبادیانی بلخی و گزارشی از یک سفر هفت ساله است.
... [مشاهده متن کامل]
این سفر در ششم جمادی الثانی سال ۴۳۷ قمری ( اول فروردین ۴۱۵ یزدگردی و چهارم دی ۴۲۴ خورشیدی ) از مرو آغاز شد و در جمادی الثانی سال ۴۴۴ قمری ( اول فروردین ۴۱۶ یزگردی، مهر ۴۳۱ خورشیدی ) با بازگشت به بلخ پایان پذیرفت. او از مرو به سرخس، نیشابور، جوین، بسطام، دامغان، سمنان، ری، قوهه و قزوین می رود و از راه بیل، قپان، خرزویل و خندان به شمیران می رسد.
از آن جا به سراب و سعیدآباد می رود و به تبریز می رسد. سپس از راه مرند، خوی، برکری، وان، وسطان، اخلاط، بطلیس، قلعهٔ قف انظر، جایگاه مسجد اویس قرنی، ارزن، میافارقین، به آمد در دیار بکر وارد می شود.
از آنجا با گذشتن از شهرهای شام ( سوریه ) از جمله حلب به بیروت، صیدا، صور و عکا می رود. سپس از راه حیفا به بیت المقدس می رسد. مسجدالاقصی در شهر بیت المقدس و در کنار مسجد قبه الصخره واقع می باشد.
ناصر خسرو از قدس به مکه و مدینه می رود و از راه شام به قدس بازمی گردد و راه مصر را در پیش می گیرد. او از قاهره، اسکندریه و قیروان بازدید می کند و از راه دریا به زیارت مکه و مدینه می رود.
سپس از همان راه بازمی گردد و از راه آبی نیل با کشتی به اسیوط، اخیم، قوص و اسوان می رود. او از برخی شهرهای سودان بازدید می کند و از راه دریای سرخ به جده و مکه می رود و شش ماه را در کنار خانهٔ خدا می ماند. از مکه به سوی لحسا و سپس بصره می رود و به عبادان ( آبادان ) می رسد. آنگاه به بندر مهروبان می رود و از آنجا به ارجان ( در نزدیکی بهبهان ) می رسد و به لردگان، خان لنجان و اصفهان وارد می شود. سپس از نایین، طبس، تون و قاین می گذرد تا در پایان سفر به بلخ برسد.
ناصر خسرو در نگارش صاحب سبک است و اغلب با گفتن «من که ناصرم» به خود اشاره می کند و از عملی خاص یا چیزی که در جایی دیده سخن می گوید. از شواهد موجود در خود سفرنامه می توان استنتاج کرد که آن را بعد از سفر از روی یادداشت های میان راه نوشته است. با توصیف قصبات و شهرها با نثری نسبتأ ساده، اعتماد خواننده را جلب می کند. ناصر خسرو تلاش نمی کند با مهارت های لفظی و بیانی خواننده را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه می کوشد با شرح دیدنی ها و عجایبی که طی سفر مشاهده کرده است، چنین کند. . سفرنامه ناصر خسرو در سال ۱۸۸۱ میلادی به همت شارل شفر به زبان فرانسه ترجمه و در پاریس منتشر شد. ناصرخسرو که به زبان پارسی سفرنامه خود را می نگارد در درجه نخست برای مخاطب پارسی می نویسد، تا زمانی که در خاک پارسی زبانان ( ایران ) است، توضیحات او از مکان ها و شهرها بسیار کوتاه و اندک است. در عوض، او به جای توصیف شهر و مکان ها حکایت بین افراد سرشناس را برای گزارش انتخاب می کند، که ذهن خواننده را به جای توجه به سرزمین به آن فرد سرشناس منحرف کند. با این حال، به محض رسیدن به مراکز تجاری اصلی شام، این رویه سانسور توسط ناصرخسرو به یکباره تغییر می کند. بسته به اهمیت آنها، توصیف تقریباً سیستماتیکی را به تک تک شهرهای شام اختصاص می دهد که همیشه مهم ترین نکات آن وضعیت آبرسانی، معماری مساجد آن ها و قیمت ها و عرضه اقلام روزمره است. به محض اینکه وارد حوزه نفوذ اصلی فاطمیون می شود، توضیحات مفصل و ستایش آمیزتر خود را افزایش می دهد.
سفرنامهٔ ناصرِ خسرو یادداشتهای نوشته شده توسط ناصر خسرو قبادیانی بلخی و گزارشی از یک سفر هفت ساله است.
... [مشاهده متن کامل]
این سفر در ششم جمادی الثانی سال ۴۳۷ قمری ( اول فروردین ۴۱۵ یزدگردی و چهارم دی ۴۲۴ خورشیدی ) از مرو آغاز شد و در جمادی الثانی سال ۴۴۴ قمری ( اول فروردین ۴۱۶ یزگردی، مهر ۴۳۱ خورشیدی ) با بازگشت به بلخ پایان پذیرفت. او از مرو به سرخس، نیشابور، جوین، بسطام، دامغان، سمنان، ری، قوهه و قزوین می رود و از راه بیل، قپان، خرزویل و خندان به شمیران می رسد.
از آن جا به سراب و سعیدآباد می رود و به تبریز می رسد. سپس از راه مرند، خوی، برکری، وان، وسطان، اخلاط، بطلیس، قلعهٔ قف انظر، جایگاه مسجد اویس قرنی، ارزن، میافارقین، به آمد در دیار بکر وارد می شود.
از آنجا با گذشتن از شهرهای شام ( سوریه ) از جمله حلب به بیروت، صیدا، صور و عکا می رود. سپس از راه حیفا به بیت المقدس می رسد. مسجدالاقصی در شهر بیت المقدس و در کنار مسجد قبه الصخره واقع می باشد.
ناصر خسرو از قدس به مکه و مدینه می رود و از راه شام به قدس بازمی گردد و راه مصر را در پیش می گیرد. او از قاهره، اسکندریه و قیروان بازدید می کند و از راه دریا به زیارت مکه و مدینه می رود.
سپس از همان راه بازمی گردد و از راه آبی نیل با کشتی به اسیوط، اخیم، قوص و اسوان می رود. او از برخی شهرهای سودان بازدید می کند و از راه دریای سرخ به جده و مکه می رود و شش ماه را در کنار خانهٔ خدا می ماند. از مکه به سوی لحسا و سپس بصره می رود و به عبادان ( آبادان ) می رسد. آنگاه به بندر مهروبان می رود و از آنجا به ارجان ( در نزدیکی بهبهان ) می رسد و به لردگان، خان لنجان و اصفهان وارد می شود. سپس از نایین، طبس، تون و قاین می گذرد تا در پایان سفر به بلخ برسد.
ناصر خسرو در نگارش صاحب سبک است و اغلب با گفتن «من که ناصرم» به خود اشاره می کند و از عملی خاص یا چیزی که در جایی دیده سخن می گوید. از شواهد موجود در خود سفرنامه می توان استنتاج کرد که آن را بعد از سفر از روی یادداشت های میان راه نوشته است. با توصیف قصبات و شهرها با نثری نسبتأ ساده، اعتماد خواننده را جلب می کند. ناصر خسرو تلاش نمی کند با مهارت های لفظی و بیانی خواننده را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه می کوشد با شرح دیدنی ها و عجایبی که طی سفر مشاهده کرده است، چنین کند. . سفرنامه ناصر خسرو در سال ۱۸۸۱ میلادی به همت شارل شفر به زبان فرانسه ترجمه و در پاریس منتشر شد. ناصرخسرو که به زبان پارسی سفرنامه خود را می نگارد در درجه نخست برای مخاطب پارسی می نویسد، تا زمانی که در خاک پارسی زبانان ( ایران ) است، توضیحات او از مکان ها و شهرها بسیار کوتاه و اندک است. در عوض، او به جای توصیف شهر و مکان ها حکایت بین افراد سرشناس را برای گزارش انتخاب می کند، که ذهن خواننده را به جای توجه به سرزمین به آن فرد سرشناس منحرف کند. با این حال، به محض رسیدن به مراکز تجاری اصلی شام، این رویه سانسور توسط ناصرخسرو به یکباره تغییر می کند. بسته به اهمیت آنها، توصیف تقریباً سیستماتیکی را به تک تک شهرهای شام اختصاص می دهد که همیشه مهم ترین نکات آن وضعیت آبرسانی، معماری مساجد آن ها و قیمت ها و عرضه اقلام روزمره است. به محض اینکه وارد حوزه نفوذ اصلی فاطمیون می شود، توضیحات مفصل و ستایش آمیزتر خود را افزایش می دهد.