[ویکی نور] سفرنامه حکیم ناصر خسرو قبادیانی مروزی اثری است که ناصر خسرو آن را در سفر هفت سالۀ خود نگاشته است.در این کتاب وی به شرح سفرهای خود به نقاط مختلف جهان می پردازد.
این سفرنامه شرح سفر هفت ساله ناصر خسرو در سال 437ق از مرو به قصد حج می باشد. وی در راه ری از نیشابور می گذرد، همچنین به قزوین، تفلیس، میّافارقین، آمد، حلب، طرابلس، بیروت، عکّا، حیفا، رمله، بیت المقدس، عسقلان، مکّه، مدینه، شام، تنّیس، قاهره، اسکندریه، قیروان، السیوط و... سفر می کند.حاصل این سفر هفت سالۀ حدود سه هزار فرسنگی یادداشت هایی است، نفیس و ارزنده که روزانه از دیده ها و شنیده ها برداشته است و به گفتۀ خودش بر روزنامه ای که داشته تعلیقه می زده است. زمینۀ این یادداشت ها بسیار وسیع و موضوعات آنها بسی متنوع و ارزنده است. مسافت ها، موقعیت جغرافیایی شهرها و ده ها، جمعیت نواحی، صنایع محلی و صنعت غالب، فرمانروایان و حکام محلی، مردم سرشناس و مشهور محل، کیفیت کشاورزی و انواع محصول نواحی و محصول ممتاز محل و مقدار هر یک و وضع نگهداری آنها، استحکامات شهر، انواع بناهای عمومی از بیمارستان، جامع، کاروانسرا و بازار و دکان و معتقدات مذهبی و سیاسی و عادات و رسوم آنها و... این یادداشت ها روشن و دقیق و خالی از ابهام، با احتیاط و دوراندیشی و دور از گزافه و عبارت پردازی تهیه و پس از بازگشت به خانه تنظیم گشته و به صورت کتابی در آمده است.
سفرنامه یک متن جغرافیایی نیست. مؤلف از ملاقات با دانشوران شهرهای مختلف کمتر سخن می گوید. بدون تردید با نوشته های جغرافیایی آن دوران مأنوس بوده، ولی از تألیف خود هدف علمی نداشته و کتاب او از نوعی دیگر است.
این کتاب برای پژوهشگران، یکی از بهترین سندهای فرهنگی - اجتماعی جهان اسلام در آن دوران است. این سفرنامۀ چنانکه اشاره شد، با مهارت خاصی تنظیم یافته است. ناصر خسرو در تحریر مسائل و برداشتن یادداشت ها طرحی معتدل دارد، می داند چه را باید توصیف کند، از که نقل کند و از چه سخن بگوید و خوب می داند که حدّ هر کدام چه مقدار است، اطناب به جا و ایجاز به موقع از رموز و دقایق و ویژگی های نوشته های اوست.
بر مندرجات سفرنامه خرده گرفته اند که مشتمل بر غثّ و سمین است و در کنار مطالب تحقیقی، خرافاتی نیز ذکر شده است که از مردی چون ناصر خسرو شایسته نمی نماید.
این سفرنامه شرح سفر هفت ساله ناصر خسرو در سال 437ق از مرو به قصد حج می باشد. وی در راه ری از نیشابور می گذرد، همچنین به قزوین، تفلیس، میّافارقین، آمد، حلب، طرابلس، بیروت، عکّا، حیفا، رمله، بیت المقدس، عسقلان، مکّه، مدینه، شام، تنّیس، قاهره، اسکندریه، قیروان، السیوط و... سفر می کند.حاصل این سفر هفت سالۀ حدود سه هزار فرسنگی یادداشت هایی است، نفیس و ارزنده که روزانه از دیده ها و شنیده ها برداشته است و به گفتۀ خودش بر روزنامه ای که داشته تعلیقه می زده است. زمینۀ این یادداشت ها بسیار وسیع و موضوعات آنها بسی متنوع و ارزنده است. مسافت ها، موقعیت جغرافیایی شهرها و ده ها، جمعیت نواحی، صنایع محلی و صنعت غالب، فرمانروایان و حکام محلی، مردم سرشناس و مشهور محل، کیفیت کشاورزی و انواع محصول نواحی و محصول ممتاز محل و مقدار هر یک و وضع نگهداری آنها، استحکامات شهر، انواع بناهای عمومی از بیمارستان، جامع، کاروانسرا و بازار و دکان و معتقدات مذهبی و سیاسی و عادات و رسوم آنها و... این یادداشت ها روشن و دقیق و خالی از ابهام، با احتیاط و دوراندیشی و دور از گزافه و عبارت پردازی تهیه و پس از بازگشت به خانه تنظیم گشته و به صورت کتابی در آمده است.
سفرنامه یک متن جغرافیایی نیست. مؤلف از ملاقات با دانشوران شهرهای مختلف کمتر سخن می گوید. بدون تردید با نوشته های جغرافیایی آن دوران مأنوس بوده، ولی از تألیف خود هدف علمی نداشته و کتاب او از نوعی دیگر است.
این کتاب برای پژوهشگران، یکی از بهترین سندهای فرهنگی - اجتماعی جهان اسلام در آن دوران است. این سفرنامۀ چنانکه اشاره شد، با مهارت خاصی تنظیم یافته است. ناصر خسرو در تحریر مسائل و برداشتن یادداشت ها طرحی معتدل دارد، می داند چه را باید توصیف کند، از که نقل کند و از چه سخن بگوید و خوب می داند که حدّ هر کدام چه مقدار است، اطناب به جا و ایجاز به موقع از رموز و دقایق و ویژگی های نوشته های اوست.
بر مندرجات سفرنامه خرده گرفته اند که مشتمل بر غثّ و سمین است و در کنار مطالب تحقیقی، خرافاتی نیز ذکر شده است که از مردی چون ناصر خسرو شایسته نمی نماید.
wikinoor: سفرنامه_حکیم_ناصر_خسرو_قبادیانی_مروزی