[ویکی نور] سفرنامه آمبرسیو کنتارینی. "سفرنامه آمبرو سیو کنتارینی"، ترجمه سفرنامه آمبرو سیو کنتارینی است که از زبان ایتالیایی به انگلیسی و سپس به فارسی ترجمه گشته است. ترجمه فارسی آن از قدرت الله روشنی است. این سفرنامه شرح احوال دوره ای از تاریخ کشور ما را بازگو می کند که تا اندازه ای تاریک و ناشناخته است، چرا که آغاز قرن پانزدهم دوره ای از تاریخ شرق و به خصوص کشور ایران است که اندکی از آن آشکار و روشن است. چون تندباد حمله مهاجمین تیموری چنان بر سراسر این قسمت از سرزمین های تاریخی وزیده است که آنها را برای سال های متمادی در گمنامی و ظلمت فروبرده است.
پس از ذکر مقدمه از مترجم و نویسنده، کتاب در نه فصل ادامه پیدا می کند. فصول کتاب بر اساس ترتیب شهرهایی است که مولف از آنجا عبور کرده است و پیرامون هر شهر مطالب خود را در این فصول نگاشته است.
ترجمه ای حاضر، از متن سفرنامه های ایتالیایی انتخاب شده که در سری انتشارات هاکلیوت انتشار یافته است.
ترجمه سفرنامه کنتارینی از ایتالیایی به زبان انگلیسی به عهده شخصی به نام آقای روی که عضو موزه بریتانیا بوده، واگذار شده بوده و بعدها در انتشارات هاکلیوت نشر شده است. این سفرنامه چون از ایتالیایی به زبان انگلیسی برگردانیده شده است، طبعا روانی یک سفرنامه انگلیسی را ندارد. جملات در بعضی از عبارت ها به خوبی ترجمه نشده است و بریدگی هایی در جملات دیده می شود که اگر چنانچه اندک تصرفی در ترجمه آن نشود، ترجمه فارسی آن خالی از لطف شده، چندان دلچسب نخواهد بود.
مولف در ابتدای کتاب طی مقدمه ای، علت تالیف این کتاب را چنین بیان می کند: «من آمبروسیو کنتارینی پسر «بنه ده تو» هستم از طرف رئیس عالیقدر شورای «پری گادی» به عنوان سفیر انتخاب شدم که به دربار پادشاه نامدار ایران اوزون حسن بروم. با وجود آن که به علت بعد مسافت و مخاطرات سفر چین مأموریتی دشوار به نظر می رسید، معهذا، به مناسبت اشتیاق فراوان شورای جمهوری و پیشرفت دنیای مسیحیت و این که این افتخار به نام مسیح و مادر مقدس او تمام خواهد شد، کلیه مخاطرات سفر را نادیده انگاشته با کمال میل و رغبت کمر به خدمت جمهوری و مسیحیت بسته تصمیم خود را گرفتم؛ و از آنجا که فکر می کنم، شرح این مسافرت طولانی و با اهمیت ممکن است، برای آیندگان جالب باشد، قصد دارم آنچه را که از روز حرکت از ونیز که روز بیست و سوم فوریه 1473 (یعنی اولین روز پرهیز) بود، تا روز مراجعت که روز دهم آوریل 1477 بود، برای من واقع شد، به اختصار شرح دهم، و شهرها و ایالاتی را که از آنها گذر کرده ام، و نیز آداب و رسوم ساکنان آنها را توصیف کنم.»
پس از ذکر مقدمه از مترجم و نویسنده، کتاب در نه فصل ادامه پیدا می کند. فصول کتاب بر اساس ترتیب شهرهایی است که مولف از آنجا عبور کرده است و پیرامون هر شهر مطالب خود را در این فصول نگاشته است.
ترجمه ای حاضر، از متن سفرنامه های ایتالیایی انتخاب شده که در سری انتشارات هاکلیوت انتشار یافته است.
ترجمه سفرنامه کنتارینی از ایتالیایی به زبان انگلیسی به عهده شخصی به نام آقای روی که عضو موزه بریتانیا بوده، واگذار شده بوده و بعدها در انتشارات هاکلیوت نشر شده است. این سفرنامه چون از ایتالیایی به زبان انگلیسی برگردانیده شده است، طبعا روانی یک سفرنامه انگلیسی را ندارد. جملات در بعضی از عبارت ها به خوبی ترجمه نشده است و بریدگی هایی در جملات دیده می شود که اگر چنانچه اندک تصرفی در ترجمه آن نشود، ترجمه فارسی آن خالی از لطف شده، چندان دلچسب نخواهد بود.
مولف در ابتدای کتاب طی مقدمه ای، علت تالیف این کتاب را چنین بیان می کند: «من آمبروسیو کنتارینی پسر «بنه ده تو» هستم از طرف رئیس عالیقدر شورای «پری گادی» به عنوان سفیر انتخاب شدم که به دربار پادشاه نامدار ایران اوزون حسن بروم. با وجود آن که به علت بعد مسافت و مخاطرات سفر چین مأموریتی دشوار به نظر می رسید، معهذا، به مناسبت اشتیاق فراوان شورای جمهوری و پیشرفت دنیای مسیحیت و این که این افتخار به نام مسیح و مادر مقدس او تمام خواهد شد، کلیه مخاطرات سفر را نادیده انگاشته با کمال میل و رغبت کمر به خدمت جمهوری و مسیحیت بسته تصمیم خود را گرفتم؛ و از آنجا که فکر می کنم، شرح این مسافرت طولانی و با اهمیت ممکن است، برای آیندگان جالب باشد، قصد دارم آنچه را که از روز حرکت از ونیز که روز بیست و سوم فوریه 1473 (یعنی اولین روز پرهیز) بود، تا روز مراجعت که روز دهم آوریل 1477 بود، برای من واقع شد، به اختصار شرح دهم، و شهرها و ایالاتی را که از آنها گذر کرده ام، و نیز آداب و رسوم ساکنان آنها را توصیف کنم.»
wikinoor: سفرنامه_آمبرسیو_کنتارینی